چون اين گونه چيزها مىميرند و فانيند، پس معبود و اله نيستند، زيرا
كه اله نمىميرد.
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ «هر كه بر
روى آن (زمين) است فانى است.» يعنى همه چيز و نه بعضى از آنها، ولى خدا نمىگويد
مرده، بدان سبب كه مرگ تنها در زندگان جريان دارد، بلكه مىگويد فان، بدان جهت كه
فنا هر چيز آفريده را شامل مىشود، و در دعاى ادريس پيامبر (ع) آمده است كه: «اى
نوآورنده نوآوردهها، و بازگرداننده آنها پس از فنا و نابودى آنها به قدرت خود».
[35] وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
«و باقى مىماند وجه پروردگارت كه صاحب جلالت و اكرام است.» پس آيا وجه خدا كه پس
از فناى همه چيزها باقى مىماند چيست؟ الفاظ ظاهر مادى و تجسمى خود را در هنگام
سخن گفتن از پروردگار قدّوس ما سبحانه و تعالى از دست مىدهند، پس دست خدا چيزى جز
قدرت او نيست، و عين او چيزى جز علم و گواه بودن بر هر چيز نيست، و نيز وجه و روى
او، آن چيزى است كه به آن در برابر آفريدگان خود تجلّى مىكند، تا هر كس بخواهد از
اين راه او را بشناسد، و نور او را به ميانجيگرى كسى او را دوست دارد ببيند، مگر
ما افراد بشر همانندان خويش را به ميانجيگرى چهرههاى ظاهرى ايشان نمىشناسيم، و
خداوند متعال از داشتن مثل برتر است،/ 312 و وجه آشكار براى پروردگار ما همان دين
او است كه سنتها و شرايع و حقايقى را كه دلالت بر او دارند شامل مىشود، و امام
امير المؤمنين (ع) گفته است كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا
وَجْهَهُ كه مراد از آن اين است كه هر چيز جز دين او از ميان مىرود، چه محال
است كه خدا همه چيز را هلاك كند و وجه را باقى گذارد، او از اين كار برتر و بزرگتر
است، بلكه هر كس و هر چه را هلاك مىكند كه از او نباشد، مگر نديدهاى كه خداوند
متعال گفته است كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ* وَ يَبْقى وَجْهُ
رَبِّكَ و بدين گونه وجه خود را از خلق جدا كرده