و (كشتى) آنان را در موجى همچون كوهها به پيش مىبرد».
[33] منشئات از انشاء به معنى ساختن و پرداختن است، و خدا كشتيها را به
سبب بلندى آنها نسبت به سطح آب به كوه تشبيه كرده است، و اين معنى در كشتيهاى بادى
محسوستر است.
اين پرسش پيش مىآيد كه چرا پروردگار ما در هنگام سخن گفتن از
نعمتهاى ديگر همچون خورشيد و ماه و ستاره و درخت نگفته است كه آنها «له» يعنى براى
انسان است، در صورتى كه در اين جا گفته است «و له الجوار»؟ و پاسخ آن است كه انسان
نمىتواند مدعى مالك بودن آن نعمتها شود، و دستش به آنها نمىرسد، ولى گاه چنان
مىپندارد/ 310 كه مالك يا آفريننده كشتى است، بدان سبب كه وى نقشه آن را كشيده و
الوارهاى لازم براى ساختن را از درخت فراهم آورده و با ميخها آنها را به يكديگر
پيوسته و به شكل كشتى قابل سوار شدن درآورده است، پس در اين جا نيازمند آن است كه
كسى به او بگويد كه سازنده كشتى خود مصنوع و مخلوق پروردگار است، و جز با نيرويى
كه خدا همراه با عقل و علم و معرفت به او عنايت كرده، نمىتوانسته است كشتى را
بسازد، پس كشتى از آن خدا است، و او است كه به قدرت خويش آن را در درياها به پيش
مىراند، و دريانوردان مىدانند كه چه خطرهايى آنان را در ميان گرفته است، و در
درياها به چه امواج بلندى رو به رو هستند و با آنها دست و پنجه نرم مىكنند.
پروردگار ما ساختن كشتيها را به پيامبرش نوح (ع) آموخت و او نيز به
نوبه خود آن را به بشريت آموزش داد، و نيز خدا از طريق پيامبران و فرستادگان خود بسيارى
از چيزهاى ديگر را به بندگان خود آموخت، همچون ميزان، و طبرسى در جوامع الجامع
خويش آورده است كه: «جبرييل (ع) ترازو را با خود آورد و آن را به نوح داد و گفت:
به قومت فرمان ده كه با آن وزن كنند». [34]
و كشتى تا كنون