نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 701
عرض حاجت به پیشگاه خدا
از جمله آثار توجه آن حضرت به خدای تعالی آن است که فقط حاجت خود را از
او میطلبد زیرا او منبع فیض، رحمت و احسان است و همواره متوجه خدا بوده و
به وسیله این دعای شریف او را میخواند: «اللهم یا منتهی مطلب الحاجات، و
یا من عنده نیل الطلبات، و یا من لا یبیع نعمه بالأیمان، و یا من لا یکدر
عطایاه بالامتنان، و یا من یستغنی به، و لا یستغنی عنه، و یا من یرغب الیه،
و لا یرغب عنه، و یا من لا تفنی خزآئنه المسائل، و یا من لا تبدل حکمته
الوسائل، و یا من لا تنقطع عنه حوائج المحتاجین، و یا من لا یعنیه دعآء
الداعین، تمدحت بالغنآء عن خلقک، و انت اهل الغنی عنهم، و نسبتهم الی
الفقر، و هم اهل الفقر الیک، فمن حاول سد خلته من عندک، ورام صرف الفقر عن
نفسه بک، فقد طلب حاجته فی مظانها، و اتی طلبته من وجهها، و من توجه بحاجته
الی احد من خلقک، او جعله سبب نجحها دونک فقد تعرض للحرمان، و استحق من
عندک فوت الاحسان... «ای خداوندی که آخرین مقصد حاجتمندانی و ای خدایی که
تنها به لطف تو حاجتمندان به حاجت خود میرسند، و ای خدایی که نعمتهایت را
با پول و مادیات نمیفروشی و ای آن که نعمتهایت را به وسیله منت تیره و
ناگوار نمیسازی و ای خداوندی که با کمک تو میتوان از همه کس بینیاز شد
ولی کسی از تو بینیاز نمیگردد، ای خدایی که همه (به حکم فطرت) به تو
گرایش دارند و کسی از تو رو گردان نیست، ای بخشندهای که درخواست بندگان
گنجینههای تو را تمام نکند و ای خدایی که هیچ اسباب و عللی نمیتواند در
حکمت تو تغییری به وجود آورد، و ای آن که نیاز نیازمندان از تو قطع نگردد و
ای کسی که اجابت دعای درخواست کنندگان باعث زحمتت نشود. خداوندا! تو خودت
را به بینیازی از خلق ستودهای، در حالی که از ایشان بینیازی و خلق را به
فقر و نیاز توصیف کردهای در حالی که ایشان به تو نیازمندند، پس هر کس از
تو حاجت طلبید، خوب فهمیده و حاجتش را از کسی خواسته که سزاوار بوده است و
هر که به کس دیگری از مخلوقات عرض نیاز کرد و دیگری را وسیله نجات دانست،
به طور یقین خود را در معرض نومیدی قرار داده و سزاوار است تا از احسان تو
محروم گردد.» اللهم ولی الیک حاجة قد قصر عنها جهدی، و تقطعت دونها
حیلی، و سولت لی نفسی رفعها الی من یرفع حوائجه الیک، و لا یستغنی فی
طلباته عنک، و هی زلة من زلل الخاطئین، و عثرة من عثرات المذنبین، ثم
انتبهت بتذکیرک لی من غفلتی، و نهضت بتوفیقک من زلتی،[و رجعت]و نکصت
بتسدیدک عن عثرتی، و قلت: سبحان ربی کیف یسال محتاج محتاجا و انی یرغب معدم
الی معدم؟ فقصدتک یا الهی بالرغبة، و اوفدت علیک رجآئی بالثقة بک، و علمت
ان کثیر ما اسالک یسیر فی وجدک، و ان خطیر ما استوهبک حقیر فی وسعک، و ان
کرمک لا یضیق عن سؤال احد، و ان یدک بالعطآء اعلی من کل ید... «خداوندا
به درگاه تو نیازی دارم که خود از انجام آن ناتوانم و چارهای برای آن
ندارم و آن حاجت مرا بیچاره و درمانده کرده است، و هوای نفس مرا وادار
میکرد تا رفع آن حاجت از دیگری بخواهم، در صورتی که او نیز به وقت حاجت در
خانه تو میآید و از تو بینیاز نیست، در صورتی که رفتن به در خانه کسی
غیر از در خانه تو از لغزشهای خطاکاران و خود گناهی از جمله گناه گنهکاران
است سپس به خود آمدم و توفیقی که تو به من دادی از لغزشم باز داشت و
بازگشتم و به لطف تو به اشتباهم پی بردم و با خود گفتم: منزه است
پروردگارم، چگونه ممکن است بنده محتاج از محتاج دیگری و تهیدستی از تهیدست
دیگری حاجت بخواهد؟ این بود که خداوندا با اشتیاق تمام آهنگ درگاه تو را
کردم و با منتهای امیدواری به درگاه تو شتافتم در حالی که میدانستم
نیازهای من - هر چند زیاد است در نزد دریای کرم تو ناچیز است و بزرگترین
بخششی که من درخواست دارم در مقابل رحمت واسعه تو اندک است و کان بخشندگی
تو از انجام درخواست کسی، کم نشود و دست عطا و بخششت بالاترین دستهاست.» اللهم
فصل علی محمد و آله و احملنی بکرمک علی التفضل، و لا تحملنی بعدلک علی
الاستحقاق: فما انا بأول راغب رغب الیک فاعطیته، و هو یستحق المنع، و لا
باول سائل سألک فأفضلت علیه، و هو یستوجب الحرمان... «خداوندا! بر محمد
و آل محمد درود فرست، و به فضل و کرمت بار تکلیف را بر دوشم نه، نه آن که
بر اساس عدالت خود مرا مکلف گردانی، زیرا من نخستین کسی نیستم که با پای
اراده و اشتیاقم به درگاه تو روآوردهام و تو هم مشمول فضل خود فرمودهای
در صورتی که استحقاق آن لطف را نداشتهام. و نیز من اول فردی نیستم که از
درگاه تو مسألت دارم و تو با وجود عدم استحقاق احسان کردهای.» اللهم
صل علی محمد و آله، و کن لدعائی مجیبا، و من ندآئی قریبا، و لتضرعی راحما، و
لصوتی سامعا، و لا تقطع رجائی عنک، و لا تبت سببی منک، و لا توجهنی فی
حاجتی هذه و غیرها الی سواک، و تولنی بنجح طلبتی و قضآء حاجتی و نیل سؤلی
قبل زوالی عن موقفی هذا بتیسیرک لی العسیر، و حسن تقدیرک لی فی جمیع
الامور، و صل علی محمد و آله صلاة دائمة نامیة لا انقطاع لأبدها، و لا
منتهی لأمدها، و اجعل ذلک عونا لی و سببا لنجاح طلبتی، انک واسع کریم. «خداوندا!
بر محمد و آل محمد درود فرست: و به خاطر ایشان دعای مرا اجابت فرما و به
نوای من توجه کن و به ناله و زاریم رحم کن و به صدای من گوش فراده و مرا از
فضل و کرمت محروم مفرما و این توسل مرا از عنایت خود قطع مکن و در این
حاجت و دیگر حاجتهایم به دیگران متوجه مساز و با رفع حاجتم به خواستههایم
موفق گردان قبل از آن که از این جا به در خانه دیگری بروم، و با آسان کردن
مشکلات و حسن تقدیرت در تمام کارهایم درود و رحمتی که روز افزون و بیپایان
باشد و این دعای مرا وسیله توسل و اجابت و برآوردن حاجتم قرار ده زیرا که
رحمت تو فراگیر است و تو خود کریمی.» امام علیهالسلام، پس از این دعا، حاجت خود را میطلبد آنگاه به سجده میرود و در حال سجده میگوید: فضلک
آنسنی و احسانک دلنی، فاسالک بک و بمحمد و آله صلواتک علیهم ان لا تردنی
خآئبا.» [1] . «خداوندا! فضل و کرم تو باعث شده تا من با تو انس بگیرم،
بنابراین از تو تقاضا دارم به خاطر محمد و آل محمد - درود و رحمت تو بر
ایشان باد - مرا از درگاهت ناامید باز مگردان.» این دعای شریف از شدت
توسل و تمسک امام علیهالسلام به خدا و ایمان فوقالعاده او حکایت دارد، به
راستی که او به یکتایی خداوند یقین دارد که او آخرین مقصد حاجتمندان است و
اوست که نعمتها و الطافش را به بندگان ارزانی میدارد، و در برابر پول و
مال معامله نمیکند و با منت نهادن بر آنها تیره نمیسازد، با بخشش و کرم
اوست که آدمی بینیاز میگردد و تمام مردم به احسان او نیازمندند و به کرم
او محتاجند، در حالی که او از همهگان بینیاز است و به راستی که هوشیار و
آگاه آن کسی است که برای بر طرف کردن مشکلات و رفع نیاز خود تنها به خدای
یکتا پناه ببرد و اما آن کسی که برای رفع مهمات و قضای حاجاتش به دیگری
روآورد خود را در معرض ناامیدی و از دست دادن احسان و بخشش قرار داده است.
امام علیهالسلام ناله و زاری در درگاه خدا را با درخواست آمرزش و رضوان از
او، آغاز میکند و عرض میکند، هر چند درخواست او از خدای تعالی مهم باشد
نسبت به کرم نامتناهی او که صاحب عطایا و احسان گسترده میباشد، ناچیز و
اندک است و دست فیض و بخشایش و کرمش از هر دست بخشنده و سخاوتمند بالا و
برتر است. حقا که این امام بزگوار، سید العارفین و امام المتقین است و در
عاهای این بزرگوار و راز و نیازهایش با خدا دیدگاههای جالبی برای اصلاح
نفوس از گمراهی و سرکشی و انحراف به چشم میخورد.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) صحیفه سجادیه: دعای سیزدهم. منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 701