نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 996
سیاست علی با سایر سیاستمداران فرق دارد
پس از به خلافت رسیدن امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، آن حضرت به کلیه
فرمانداران و استانداران اطراف نامههایی نوشت و همه را به بیعت خود فرا
خواند. از جمله این اشخاص معاویة بن ابوسفیان بود، که علی علیهالسلام او را به مدینه احضار کرد. چون
نامه آن سرور به معاویه رسید، و دانست که در خلافت «علی» جایگاهی نخواهد
داشت، لذا او نیز نامهای با مطالب و محتوای دروغین به زبیر بن العوام
نوشت، و در آن، نام زبیر را به عنوان امیرالمؤمنین درج کرد، و به طور غیر
واقع گزارش نمود که: من از مردم شام برای تو بیعت گرفتهام و همگی با رغبت
خود این امر را پذیرفتهاند، و بدان که پس از تو نیز با طلحة بن عبیدالله
بیعت کردهاند شما سعی کنید به عنوان خونخواهی عثمان با پسر ابوطالب به
مخالفت برخاسته، و نگذارید او بر شهرهای کوفه و بصره مسلط گردد.نامه معاویه
به زبیر رسید، او در پوست خود نمیگنجید، و هرگز احتمال خلاف نمیداد، و
خیلی خوشحال بود، و مضمون نامه را به طلحة اطلاع داد، و سپس به همراهی او
پرچم مخالفت با علی را برافراشت و جنگ جمل را پیش آوردند. طلحه و زبیر
با اینکه نخستین افرادی بودند که با امیرالمؤمنین بیعت کرده بودند، و از
دشمنان سرسخت عثمان به شمار میآمدند و حتی نمی گذاشتند جنازه وی پس از
کشته شدنش دفن شود، ولی مع الاسف با صدو هشتاد درجه چرخش به بهانه خونخواهی
او دست به مخالفت علی زده ، و باعث کشته و شهید گشتن هزاران نفر گردیدند! علی
علیهالسلام چون آنان را در صحنه نبرد دید، از طریق عبدالله بن عباس به
زبیر پیغام داد که: پسر داییات (علی) می گوید: چرا تا به حال ما را تأیید
کردهای و همیشه پشتیبان ما بودی، ولی اکنون دست به مخالفت ما میزنی؟ مگر
چه پیش آمدی ناگوار تحقق یافته است؟ و سپس او را احضار فرمود و حدیثی را
از پیامبر خدا به او متذکر گردید که رسول خدا فرموده بود:یا زبیر! تو روزی
با علی به مقابله میپردازی، ولی این را بدان که تو در این میدان ظالم و
ستمگری! زبیر چون این را بشنید، دست از جنگ برداشت، و راه به بیرون از جنگ و کشتار برگرفت... [1] . در
این قضیه تاریخی سیاست علی از دیگران مشخص گردیده، و در حالی که دیگران
دروغ می گویند، تحریک نادرست و خطرناک می کنند، برای رسیدن به منصب و مقام،
کشته شدن دیگران در سیاست آنان توجیه میگردد... ولی سیاست علی
علیهالسلام از راه عاطفه و محبت و یاد کردن از جنبههای مثبت در گذشته ،
دشمن را به سر عقل میآورد، و از میدان جنگ به در میکند... خلاصه سیاست
علی در متن دین بود، و از قرآن و سنت اتخاذ میگردید، و هرگز از آنها
تجاوز نمیکرد، و هر کجا تزاحمی پیش میآمد، دینش را بر سیاستهای غلط و
قلدری ترجیح میداد، چنانچه خود میفرمایند: «انی لعالم بما یصلحکم ، و یقیم اودکم ، ولکنی والله لااری اصلاحکم بافساد نفسی». من
میدانم چگونه شما را اصلاح نمایم و کجیها و مخالفتهای همهتان را برطرف
کنم، ولی سوگند به خدا هرگز در این راه به خاطر اصلاح و آرام ساختن شما، من
خویشتن را تباه نمیکنم! [2] . و در تاریخ آمده است که چون ابنملجم
مرادی لعنة الله علیه از یمن به کوفه آمد، و پیشگویی آن حضرت را شنید، به
خدمت آن بزرگوار آمد و گفت: «یا امیرالمؤمنین اعیذک بالله ، هذه یمینی و
شمالی فاقطعهما او فاقتلنی، فقال علی علیهالسلام! فکیف اقتلک ولا ذنب لک
الی، ولو اعلم انک قاتلی لم اقتلک» [3] . یا امیرالمؤمنین! من به خدا
پناه میبرم که قاتل تو باشم، اینها دستهای من است در اختیار شما، یا آنها
را قطع کن، و یا مرا به هلاکت برسان!! علی فرمود:چگونه تو را بکشم که مرتکب
جنایتی نشدهای، ولو من بدانم که تو قاتل من، من تو را نمیکشم!! آیا
در دنیای گذشته و تاریخ معاصر سراغ دارید که سیاستمداری با داشتن امکاناتی،
با دشمن توطئهگر و قاتلش چنین کند؟ آیا در نظام سیاسی، عقل میپذیرد که
کسی محور قدرت باشد، ولی با قاتلش چنین معاملهای داشته باشد؟ مگر
هزینههای گزاف در دنیای کنونی برای سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی مصرف
نمیگردد؟! و دهها و صدها سؤال و جوابی که سرانجام باید گفت: علی با دیگر
سیاستمداران فرق دارد... [4] .
پی نوشت ها: (1)
تمام مطالب مذکور در منابع زیر موجود است: خطبههای8 و31 ص60 و106
نهجالبلاغه فیض الاسلام، شرح ابن ابیالحدید ج1 ص230 به بعد و ج2 ص158
و162 به بعد و ج10 ص 6 و ج11 ص16 بحارالأنوار ج32 ص5 به بعد و ص24. [2] نهجالبلاغه خ68 فیض الاسلام ص163 و164. [3] محجة البیضاء ج4 ص197. [4] نقل از آفتاب ولایت، ص129-127.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 996