responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 960
سخنرانی امام علی برای هدایت خوارج

هنگامی که خوارج در مخالفت خود در مسئله حکمیت پافشاری داشتند حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به لشگرگاه آنان آمد و چنین فرمود:
أکُلُّکُم شَهِدَ مَعَنا صِفِّینَ؟
فَقالُوا: مِنَّا مَنْ شَهِدَ وَ مِنَّا مَنْ لَمْ یشْهَدْ، قالَ: فَامْتازُوا فِرْقَتَینَ، فَلْیکُنْ مَنْ شَهِدَ صَفّینَ فِرْقَةً، وَ مَنْ لَمْ یشْهَدْها فِرْقَةً، حَتّی اُکَلِّمَ کُلاًّ مِنْکُمْ بِکَلامٍ.
وَ نادَی النَّاسَ، فَمَن اَمْسِکوُا عَنِ الْکَلامِ، وَ اَنْصِتُوا لِقَوْلِی، وَ اَقْبِلُوا بِأَفْئِدَتِهِم اِلی، فَمَنْ نَشَدْناهُ شَهادَةً فَلْیقُلْ بِعِلْمِهِ فیها. ثُمَّ کَلَّمَهُمْ عَلَیهِ‌السَّلامُ بِکَلامٍ طَویلٍ، مِنْ جُمْلَتِهِ أنْ قالَ‌علیه السلام:
ألَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصَاحِفَ حیلَةً وَ غیلَةً، وَ مَکْراً وَ خَدیعَةً إخْوانُنَا وَ اَهْلُ دَعْوَتُنَا، اِسْتَقَالُونَا وَ اِسْتَراحُوا اِلی کِتابِ اللَّهِ سُبْحانَه، فَالرَّأْیة الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَ التَّنْفیسُ عَنْهُمْ؟ فَقُلْتَ لَهُم:
هذَا الْاَمْرُ ظاهِرُهُ ایمانٌ، وَ باطِنُهُ عُدْوانٌ، وَ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ، وَ آخِرُهُ نِدامِةٌ فَاَقیمُوا عَلَی شَأْنِکُم، وَ الْزِمُوا طَریقَتَکُمْ، وَ عَضُّوا الْجَهادِ بِنَواجِذِکُم وَ لا تَلْتَفِتُوا اِلی ناعِقٍ نَعَقَ:
إنْ أُجیبَ أضَلَّ، وَ إنْ تُرِکَ ذَلَّ.
وَ قَدْ کانَتْ هذِهِ الْفَعْلةُ، وَ قَدْ رَاَیتُکُمْ أعْطَیتُمُوها. وَ اللَّهِ لَئنْ أبَیتُها ما وَجَبَتْ عَلَی فَریضَتِها، وَ لا حَمَّلَنِی اللَّهُ ذَنْبَها وَ وَاللَّهِ إنْ جِئْتُها إنّی لَلْمُحِقُّ الَّذی یتَّبَعُ؛ وَ إنَّ الْکِتابَ لَمَعی، ما فارَقْتُهُ مُذْ صَحِبْتُهُ: فَلَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم، وَ إنَّ الْقَتْلَ لَیدُورُ عَلَی الْآباءِ وَ الْاءبْناءِ وَ الْإخْوانِ وَ الْقَرَباتِ (الْقُرَباء)، فَما نَزْدادُوا عَلَی کُلِّ مُصیبَةٍ وَ شِدَّةٍ اِلاَّ ایماناً وَ مُضِیاً عَلَی الْحَقِّ، وَ تَسْلیماً لِلْاءمْرِ، وَ صَبْراً عَلَی مَضَضِ الْجِرَاحِ وَ لَکُنَّا اِنَّما اَصْبَحْنا نُقاتِلُ إخْوانُنَا فی الْاِسْلامِ عَلَی ما دَخَلَ فیهِ مِنْ الَّزیغِ وَ الْإعْوِجاجِ، وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأویلِ.
فَإذا طَمِعْنا فی خَصْلَةٍ یلُمُّ اللَّهُ بِها شَعَثَنَا، وَ نَتَدانی بِها اِلی الْبَقِیةِ فیما بَینَنا، رَغِبْنا فیها، أمْسَکْنا عَمَّا سِواها.
«آیا شما همه در صفّین همراه ما بودید؟
گفتند: بعضی از ما آری و بعضی خیر،
فرمود: پس به دو گروه تقسیم شوید، آنها که در صفّین بودند یک طرف، و آنها که نبودند در سوی دیگر، تا با هر کدام با سخنی که شایسته آنهاست گفتگو کنم.
آنگاه مردم را ندا داد و فرمود:
از سخن گفتن خودداری کنید، به حرفهایم گوش فرا دهید و با دلهایتان به سوی من آئید و هر کس را که سوگند دادم درباره آنچه گواهش میگیریم، با علم خود شهادت دهد.
سپس با آنان سخنانی طولانی را بازگو کرد (که قسمتی از آن این است):
مگر آنوقت که از روی حیله و مکر و خدعه و فریب قرآنها را بر سر نیزه بلند کردند، نگفتید:
برادران ما هستند و اهل آئین ما؟ از ما می‌خواهند که از آنان بگذریم و راضی به حکومت کتاب خدا شده‌اند، پس نظر ما این است که حرفشان را قبول کنیم و دست از آنان برداریم، امّا من به شما گفتم که این امر ظاهرش ایمان است و باطنش دشمنی و عدوان، آغازش رحمت است و پایانش ندامت؛ بر همین حال باقی باشید و از راهی که پیش گرفته‌اید منحرف نشوید، و در جهاد دندان‌ها را روی هم فشار دهید؛ و به هر صدائی اعتنا نکنید، چه اینکه اینها صداهائی است که اگر پاسخش گوئید، گمراه می‌کند، و اگر رهایش سازید خوار و ذلیل می‌گردد، متاسّفانه وضع چنان شد که شما رأی حکمیت را به آنها دادید.
به خدا سوگند اگر من از این کار اِبا داشتم، مقرّرات آن بر من واجب نبود، و گناهی از این رهگذر بر دوش من قرار نداشت و سوگند به خدا اگر آن را می‌پذیرفتم باز هم حق با من بود، و می‌بایست از من پیروی شود؟
چه اینکه کتاب خدا با من است (و کتاب خدا حقّ را به من می‌دهد) من از آن هنگامی که با آن آشنا شده ام از آن جدا نگشته‌ام، ما با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بودیم، و قتل و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خویشاوندان دور می‌زد، از وارد شدن هر مصیبت و شدّتی چیزی جز بر ایمان و گام برداشتن در راه حق و تسلیم فرمان خدا و شکیبائی و استقامت بر درد و سوزش جراحت‌ها نمی‌افزودیم، ولی هم اکنون با برادران اسلامی خویش بواسطه تمایلات نابجا و کجی ها و انحرافات و شبهات و تأویلات ناروا می‌جنگیم، پس هرگاه احساس کنیم چیزی باعث جمع پراکنده ما است.
و به وسیله آن به هم نزدیک می‌شویم و باقیمانده پیوندها را محکم می‌سازیم، ما به آن تمایل نشان می‌دهیم، و آن را گرفته و غیرش را رها می‌سازیم.) [1] .


پی نوشت ها:
(1) خطبه 122 نهج‌البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 960
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست