نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 932
زنی که عمر را راهنمایی کرد
ابنجوزی دراذکیاء آورده: عمر بن خطاب در خطابهای از مردم خواست مهریه
همسرانشان را از چهل اوقیه [1] زیادتر نکنند، اگر چه همسر آنان دختر ذی
الغصه یعنی یزید بن حصین صحابی حارثی باشد، و هر کس از این مقدار بیشتر
قرار دهد، زیادی را در بیت المال خواهم ریخت.در این هنگام زنی بلند قامت از
میان صف زنان برخاست و به عمر گفت: تو چنین حقی نداری؟ عمر گفت: چرا؟ زن:
زیرا خداوند در قرآن میفرماید: و آتیتم احداهن قنطارا فلا تاخذوا منه
شیئا اتاخذونه بهتانا و اثما مبینا.... [2] و مال بسیاری مهر او کرده باشید
البته نباید چیزی از مهر او بازگیرید، آیا به وسیله تهمت زدن به زن، مهر
او را میگیرید و این گناهی نیست آشکار. عمر گفتار زن را تصدیق کرد و گفت: زنی حق گفت و مردی خطا کرد. [3] . نکته: در
اینجا برادران اهل سنت ما، در مقام توجیه برآمده گفتهاند: این اعتراف عمر
به حق گویی زنی و لغزش خودش، دلیلی است بر تواضع او، اما نگفتهاند که اصل
ارتکاب خطا دلیلی است بر چه چیز؟. (و هل یصلح العطار ما افسد الدهر). و
همچنان که تعیین چهل اوقیه با آیه قرآن سازگار نیست، با سنت رسول خدا صلی
الله علیه و آله نیز توافقی ندارد؛ زیرا مقدار مهر سنت، دوازده اوقیه و نیم
است نه چهل اوقیه. و این که عمر گفته: اگر چه آن زن، دختر ذی الغصه
باشد خصوصیتش این است که بنا به نقل مورخین، صد سال رئیس و بزرگ قبیله بنی
حارث بوده است. به همین مناسبت نقل میشود: هنگامی که مصعب بن زبیر،
عایشه، دختر طلحه را به هزار هزار درهم نقره مهر کرد، برادر او که خلیفه
بود مقرری کافی به لشکریان خود نمیداد. ابنالزنیم دیلمی در این باره چنین
سرود: بضع الفتاه بالف الف کامل و تبیت سادات الجیوش جیاعا [4] . دختری به هزار هزار درهم مهر میشود در حالی که فرماندهان لشکرها گرسنه میخوابند.
پی نوشت ها: (1) هر اوقیه، هفت مثقال است. (2) سوره نساء، آیه 20. (3) اذکیا، ص 207. (4) معارف، ابنقتیبه، ص 102.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 932