نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 931
زنی که خواست با پسر خود ازدواج کند
امیرالمومنین علیهالسلام به وشاء فرمود: به محلتان برو! زن و مردی را
بر در مسجد میبینی با هم نزاع میکنند آنان را به نزد من بیاور، وشاء می
گوید بر در مسجد رفتم دیدم زن و مردی با هم مخاصمه میکنند، نزدیک رفتم و
به آنان گفتم امیرالمومنین شما را میطلبد، پس همگی به نزد آن حضرت رفتیم. علی علیهالسلام به جوان فرمود: با این زن چکار داری؟ جوان:
یا امیرالمومنین! من این زن را با پرداخت مهریهای به عقد خود در آوردم و
چون خواستم به او نزدیک شوم، خون دید و من در کار خود حیران شدم.
امیرالمومنین علیهالسلام به جوان فرمود: این زن بر تو حرام است و تو هرگز
شوهر او نخواهی شد. مردم از شنیدن این سخن در اضطراب و تعجب شدند. علی علیهالسلام به زن فرمود: مرا میشناسی؟ زن: نامتان را شنیده، ولی تاکنون شما را ندیده بودم. علی علیهالسلام تو فلان زن دختر فلان و از نوادگان فلان نیستی؟ زن: آری، بخدا سوگند. حضرت
امیر: آیا به فلان مرد، فرزند فلان در پنهانی بطور عقد غیر دائم، ازدواج
نکردی و پس از چندی پسر زاییدی و چون از عشیره و بستگانت بیم داشتی طفل را
در آغوش کشیده و شبانه از منزل بیرون شدی و در محل خلوتی فرزند را بر زمین
گذارده و در برابرش ایستاده و عشق و علاقهات نسبت به او در هیجان بود،
دوباره برگشتی و فرزند را بغل کردی و باز به زمین گذاردی و طفل، گریه
میکرد و تو ترس رسوایی داشتی، سگهای ولگرد اطرافت را گرفته و تو با تشویش و
ناراحتی میرفتی و بر میگشتی، تا این که سگی بالای سر پسرت آمد و او را
گاز گرفت و تو بخاطر شدت علاقهای که به فرزند داشتی سنگی به طرف سگ
انداخته سر فرزندت را شکستی، کودک صیحه زد و تو میترسیدی صبح شود و رازت
فاش گردد، پس برگشتی و اضطراب خاطر و تشویش فراوان داشتی، در این هنگام دست
به دعا برداشته و گفتی: بار خدایا! ای نگهدارنده ودیعهها. زن گفت: بله، بخدا سوگند همین بود تمام سرگذشت من و من از گفتار شما بسی در شگفتم. پس
امیرالمومنین علیهالسلام رو به جوان کرد و فرمود: پیشانیت را باز کن، و
چون باز کرد آن حضرت جای شکستگی پیشانی جوان را به زن نشان داد و به او
فرمود: این جوان پسر توست و خداوند با نشان دادن آن علامت به او نگذاشت به
تو نزدیک گردد؛ و همان گونه از خدا خواسته بودی فرزندت را حفظ کند، او را
برایت نگهداشت، پس شکر و سپاس خدای را به جای بیاور. [1] .