responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 89
آگاهی از حقانیت ادعای زن

عمار یاسر گوید: نزد مولای خودم امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم که سر و صدای عظیمی (مسجد) جامع کوفه را فرا گرفت. حضرت به من فرمود: ای عمار ذوالفقار آن کوتاه کننده عمرها را بیاور!
عمار گوید: آوردم، حضرت فرمود: ای عمار برو بیرون و آن مرد را از ستم به زن بازدار، اگر بس کرد وگرنه با ذوالفقار جلو او را می‌گیرم. عمار گوید: بیرون آمدم، مرد و زنی را دیدم که با هم نزاع می‌کردند، مرد افسار شتر را گرفته، هر کدام می‌گوید این شتر، مال من است. به آن مرد گفتم: امیرالمؤمنین تو را از ستم به این زن نهی می‌کند.
مرد (گستاخ) گفت: علی به کار خود مشغول باشد و برود دستش را از خونهای مسلمانان که در بصره کشته است بشوید! او می‌خواهد شتر مرا بگیرد و به این زن دروغگو بدهد!
عمار گوید: برگشتم تا به مولای خودم خبر دهم، ناگاه دیدم حضرت خارج شد و آثار خشم در صورتش نمایان بود، به آن مرد فرمود: وای بر تو، شتر این زن را رها کن، مرد گفت: شتر مال من است. حضرت فرمود: ای ملعون دروغ می‌گوئی، مرد گفت: چه کسی به نفع زن شهادت می‌دهد؟ فرمود: شاهدی که هیچیک از اهل کوفه آن را تکذیب نمی‌کند! مرد گفت: اگر شاهدی راستگو شهادت دهد شتر را به زن می‌دهم،حضرت فرمود: ای شتر بگو مالک تو کیست؟ ناگاه شتر با زبانی گویا گفت: یا امیرالمؤمنین سلام بر تو، نوزده سال است که این زن مالک من است! حضرت به زن فرمود: شترت را بگیر. الحدیث [1] .


پی نوشت ها:
(1) بحار، ج40 ص 267.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست