نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 876
رفع تهمت از دختری یتیم
امام صادق علیه السلام نقل فرمود که: در زمان خلیفه دوم دختر یتیمی را تهمت زدند که وی زنا کرده است. جریان
او چنین بود که تاجری در مدینه برای کسب و کارش بیشتر به مسافرت میرفت،و
برای اینکه همسرش تنها نماند دختر یتیمی را به خانهاش آورده و در کنار
همسرش قرار میداد. چون آن دختر بزرگ شده و به کمال و جمال رسید، همسر
آن تاجر از عاقبت کار ترسید، و نگران شد که شوهرش سرانجام با آن دختر
ازدواج خواهد کرد. برای جلوگیری از این کار، روزی در غیاب شوهرش به آن دختر شراب خورانید، و آنگاه که مست شد و بکارت او را از بین بُرد، وقتی تاجر از سفر بازگشت به او گفت: دختر زنا داده است! سرانجام شکایت به خلیفه دوم تسلیم شد، و زنان همسایه نیز شهادت دادند که با چشم خود دیدهاند که آن دختر بیچاره زنا داده است! و او نیز از خودش دفاع کرد و گفت: من با کسی خلاف نکردهام. سرانجام خلیفه دوم از قضاوت عاجز ماند و برای حل این موضوع به علی بن بیطالب مراجعه کرد. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از آن زن پرسید: آیا شما بینه و حجّت دارید که این دختر زنا داده است؟ آن زن همسایههای خود را معرفی کرد و گفت: اینها دیدهاند که این دختر کار خلاف کرده است. امام علی علیه السلام شمشیرش را از غلاف در آورد و بر روی زانواهایش قرار داد، و سپس فرمود: زنان همسایه را جداگانه در جاهائی نگهدارند. و خطاب به زن فرمود: حقیقت را بگو. امّا زن بر دروغ خود اصرار میورزید. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سپس یکی از زنان شهود را حاضر کرد و به او گفت: مرا میشناسی؟ من علی بن ابیطالب هستم و این هم شمشیر من است. زن قبلی ماجرا را گفته است، و من به او امان دادهام، و تو اگر راست نگوئی، با شمشیرم تو را أدب خواهم کرد. زن گفت: یا
امیرالمؤمنین! این دختر زنا نکرده است، بلکه چون زنِ تاجر نگرانِ جمال و
کمال آن دختر بود، و میترسید که شوهرش با وی ازدواج کند، از این جهت او را
مَست کرد و بکارت وی را پاره کرد. حضرت تکبیر گفته و فرمود: من اوّلین کسی هستم که در میان شهود فاصله انداخته و ازاین راه حقیقت را فاش کردم و کسی جز «دانیال» پیامبر چنین کاری نکرده است. آنگاه زنِ تاجر به سزای عمل خود رسید. [1] .