نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 687
خبر دادن حضرت به شغل مخفی مغیرة
روزی مغیرة بن شعبة (که از منافقین و دشمنان حضرت علی علیهالسّلام است)
نزد حضرت آمد، حضرت مشغول نماز بود، او سلام کرد ولی حضرت به او جوابی
نداد! با تکبر گفت: یا امیرالمؤمنین سلام کردم ولی جواب مرا ندادید گویا
مرا نشناختید! حضرت فرمود: به خدا قسم که تو را میشناسم، گویا بوی پشم
را از تو استشمام میکنم! مغیره با شنیدن این سخن به شدت خشمگین شد و در
حالی که عبایش را روی زمین میکشید رفت، برخی از حاضرین گفتند: یا علی این
چه سخنی بود؟ حضرت فرمود: من درباره او جز حق نگفتم، به خدا قسم گویا او و
پدرش را میبینم که در یمن پشم ریسی میکنند، مردم از این کلام تعجب کردند،
زیرا تا به حال هیچکس این گونه نگفته بود [1] یعنی کسی از شغل پائین او و
خانوادهاش در گذشته آگاهی نداشت.