نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 509
جنگ خندق
جنگ خندق یا غزوه احزاب در شوال سال پنجم هجرت واقع شد. تعداد سپاهیان
دشمن را تا بیست و چهار هزار نفر برشمردهاند، که این رقم از به هم پیوستن
قبایل و تیرههای مختلف عرب و یهودیان گرد آمده بود. همدستی قبایل و شرکت
گستردهی آنها در این نبرد، سبب شد که جنگ خندق به جنگ احزاب هم شهرت یابد.
رسول خدا از این لشکرکشی باخبر شد و با اصحاب خود به مشورت پرداخت که:
آیا از مدینه بیرون روند و هر جا که با دشمن برخورد کردند، همان جا با وی
بجنگند، و یا اینکه در مدینه بمانند و پیرامون شهر را خندق بکنند؟ پیشنهاد
سلمان فارسی برای حفر خندق، به تصویب رسید و رسول خدا صلی الله علیه و آله
ارتش اسلام را که سه هزار نفر مرد بودند در دامن کوه «سلع» قرار داد،
چنانکه کوه در پشت سر آنان واقع شد. سپس کسی را در مدینه جانشین خود گذاشت و
کار خندق را با شتاب آغاز کرد. مسلمانان با کوشش فراوان دست به کار
شدند و رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز شخصا کمک میکرد و بیل و کلنگ
میزد و گاه توبرههای خاک را بر دوش میکشید. هر ناحیهای از خندق به دستهای از مسلمانان واگذار شده بود. رسول
گرامی در برنامه تقسیم کار، برای هر قبیلهای مساحتی معین فرمود و آنها
موظف بودند مقداری را که به ایشان واگذار شده است، بکنند. هر ده نفر
میبایست چهل ذراع حفر کنند. سرانجام، کار حفر خندق با گذشت شش روز به
پایان رسید. البته بیشتر اطراف مدینه را بناهای به هم پیوسته بود و راهی
برای عبور و هجوم دشمن وجود نداشت و خندق فقط در همان قسمتی کنده میشد که
امکان نفوذ و هجوم دشمن وجود داشت. طول و عرض و عمق خندق بدرستی شخص نیست. اما بعضی از نویسندگان ارقامی تخمین زدهاند؛ از جمله گفتهاند: طول خندق در حدود پنج و نیم کیلومتر و عرض آن ده متر و عمق آن پنج متر بوده است. عبور
از این عرض و جهش با این فاصله برای چابکترین اسبها هم غیر ممکن مینماید،
کاری که عمرو بن عبدود کرد و توانست خود را به آن سوی خندق برساند،دست
یافتن بر تنگنایی بود، که از فاصله کمتری برخوردار بوده است.از این هشام
نقل شده است که: مسلمانان روزه ابه کار حفر خندق سرگرم بودن و شبها به
خانههای خود باز میگشتند اما رسول خدا (ص) بر فراز یکی از تپهها چادر
زده بود و شبها را نیز در همانجا به سر میبرد. با پایان یافتن حفر
خندق، احزاب سر رسیدند. دریایی از دشمن دور تا دور مدینه را احاطه کرد.
اینجا بود که گرفتاری مسلمانان به نهایت رسید و ترس و بیم شدت یافت و دل
برخی پیروان نسبت به خدا و رسول او، بد گمان شد و نفاق منافقان آشکار گشت: کسی از آن میان گفت: محمد، ما را نوید میداد که گنجهای خسرو و قیصر را به چنگ میآوریم، اما امروز جراءت نمی کنیم که برای قضای حاجت بیرون رویم. و
کسانی هم نزد او آمدند و گفتند: ای رسول خدا(ص)! خانههای ما در خطر دشمن
است، رخصت دهید تا به خانههای خود که در بیرون مدینه است بازگردیم.محاصره
دشمن، نزدیک به یک ماه طول کشید و در این مدت جنگی رخ نداد جز آنکه از سوی
دشمن گاه تیرهایی به جانب مسلمین پرتاب میشد... تا آنکه عمر بن عبدود که
او را با هزار سوار برابر میدانستند خود را به این سوی خندق رسانید و طی
یک مبارزه تن به تن، به دست توانای علی به هلاکت رسیدو با قتل او سرنوشت
جنگ به نفع مسلمین تغییر کرد و مهاجمان با خواری و سرافکندگی بازگشتند. در
اینجا بود که رسول خدا(ص) فرمود: ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده
الثقلین؛ ضربت علی در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است. و نیز فرمود: الان نغزوهم و لایغزونا؛ اکنون ما به جنگ ایشان خواهیم رفت و ایشان به جنگ ما نخواهند آمد. و نیز فرمود: برز الایمان کله الی الشرک کله؛ امروز تمام ایمان در برابر تمام کفر قرار گرفت. [1] .
پی نوشت ها: (1) ر. ک: تاریخ پیامبر اسلام، ص 378 به بعد؛ ارشاد، ج 1، ص 94- 109.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 509