responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 382
تلاش در هدایت زبیر در میدان جنگ

طلحه و زبیر از سران جنگ جمل بودند، در صورتی که سوابق درخشانی در جنگ‌های صدر اسلام داشتند و همواره از دوستان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شمار می‌آمدند،
پس از آنکه خلیفه سوم کشته شد، با اصرار فراوان طلحه و زبیر، امام علی علیه السلام خلافت را پذیرفت.
امّا پس از استقرار حکومت حضرت امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام، چون درخواست‌های سیاسی، اقتصادی فراوانی از امام علی علیه السلام داشتند که به آنها پاسخ مناسبی داده نشد،
سرانجام تسلیم هوای نفسانی شده، جنگ جمل را تدارک دیدند.
در میدان جنگ، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام زبیر را صدا زد، جلو آمد و گفت: در أمانم؟
امام علی علیه السلام فرمود: آری.
و امام او را به یاد جنگ اُحد و روزگار جهاد و مبارزه در راه اسلام انداخت.
و فرمود:
زبیر یادت هست در کنار هم بودیم، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از جلوی ما رد شد، سلام کردیم، و تو ابراز علاقه فراوانی کردی،
و پیامبر فرمود:
(زبیر روزی می‌آید که تو با علی می‌جنگی، و تو ستمکار خواهی بود.)
زبیر کمی به فکر فرو رفت، سپس گفت:
آری فراموش کردم، و اگر این حدیث را به یاد می‌آوردم، هرگز برای جنگ با تو اقدام نمی‌کردم،
حال از میدان جنگ فاصله می‌گیرم.
امام علی علیه السلام فرمود:
چه فایده‌ای دارد، تلاش کن تا این مردم طرفدار شما دست از جنگ بردارند.
زبیر گفت:
این کار امکان ندارد، آنقدر به دروغ برضدّ شما سخن گفتم که هم اکنون اگر آشکارا از شما حمایت کنم، مرا خواهند کُشت.
آنگاه زبیر شرمنده نزد عایشه رفت و گفت:
با علی نمی‌جنگم.
عبداللَّه فرزند زبیر او را به ترسو بودن متّهم کرد که؛
می‌خواهی از جنگ فرار کنی.
زبیر از این اتّهام ناراحت شده، نیزه او را گرفت و به سپاه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام حمله کرد تا شجاعت خود را نشان دهد.
امام علی علیه السلام به لشگریانش فرمود:
زبیر با خدا عهد کرد که با شما نجنگد، راه را برای او باز بگذارید تا شجاعت خود را نشان دهد. [1] .
زبیر پس از حمله برق آسا به سپاه امام علی علیه السلام به خیمه خود رفت و اسباب و وسائل خود را برداشته، راه مدینه را در پیش گرفت که در بین راه کشته شد.
آیا اینگونه فتنه انگیزی و پخش شایعات و تحریک مردم و شُعله‌وَر کردن آتش جنگ و سپس پشیمان شدن و ادّعای توبه داشتن، ارزش دارد؟
آیا دو دسته از مسلمانان را به جان هَم انداختن و سپس پای خود را از میان کشیدن، سودی خواهد داشت؟
باید تلاش کرد تا دروغ یا شایعه‌ای رواج پیدا نکند، آتش فتنه‌ای شعله نگیرد و خون‌های بی‌گناهان برزمین نریزد.


پی نوشت ها:
(1) تاریخ یعقوبی ج2 ص171، و بحارالانوار ج18، و کامل ابن أثیر ج3.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 382
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست