responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 362
پیشگوئی بیعت شکنی مروان و حکومت اولاد او

بعد از جنگ جمل و شکست لشکر شورشیان، عبدالله بن عباس نزد حضرت امیر علیه‌السّلام آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین حاجتی دارم. حضرت فرمود: چه خوب آگاهم به حاجت تو، آمده‌ای تا برای (مروان) بن حکم امان بگیری؟! ابن‌عباس گفت: آری می‌خواهم به او امان دهید، حضرت فرمود: به او امان دادم، ولی او را بر ترک مرکب خودت سوار کن و نزد من آور.
راوی گوید: ابن‌عباس او را آورد، قیافه مروان همچون بوزینه‌ای بود.
حضرت فرمود: آیا بیعت می‌کنی؟ عرض کرد: آری و در دل است آنچه هست (یعنی دلم با شما نیست) حضرت فرمود: خداوند به آنچه در دلهاست داناتر است. حضرت در ابتدا دست خود را جلو برد تا مروان با حضرت بیعت کند، ولی ناگهان دست خویش را عقب کشید و فرمود: مرا نیازی به بیعت او نیست، این دست، دست یهودی است (اهل پیمان نیست) اگر بیست بار با من بیعت کند با تبرش آن را می‌شکند، آنگاه به مروان فرمود: ای پسر حکم در هیجان این جنگ بر سر تو ترسیدم که از بدنت جدا شود، نه به خدا قسم چنین نشود تا اینکه از نسل تو خارج شود فلان و فلان که این امت را آزار دهند و به شدت خوار کنند و جام صبر را به آنها بنوشانند.
و خواهیم دید که اولاد مروان به حکومت رسیدند و چه بلاها بر امت وارد کردند و مردم جز سوختن و ساختن چاره‌ای نداشتند، همچنانکه پیشگوئی حضرت در بیعت شکنی مروان به وقوع پیوست و او بعد از جنگ جمل و اظهار بیعت با حضرت، به معاویه پیوست.
پیشگوئی حضرت در مورد مروان و اولاد او و جنایات آنها
در یک پیشگوئی دیگر، امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در مورد مروان و اولاد او فرمود: آگاه باشید که او (مروان) را حکومتی است (بسیار کوتاه) همانند لیسیدن سگ بینی خود را و اوست پدر چهار فرمانروا و زود باشد که مردم از مروان و فرزندان او روز سرخی را ببیند.
حضرت امیر علیه‌السّلام در این کلام کوتاه خبر داد به اینکه مروان سرانجام به حکومت می‌رسد ولی بسیار کوتاه، اما مروان دارای شخصیتی بسیار پست و حقیر بود، و از دشمنترین افراد نسبت به امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بود، او مشهور به وزغ بن وزغ، چلپاسه پسر چلپاسة و طرید بن طرید، یعنی رانده شده و تبعیدی پسر تبعیدی، زیرا پیامبر هر دو را از مدینه تبعید کرد، و در عین خباثت و شرارت و نفاق، مردی است بسیار هتاک و بد دهن که نسبت به امام مجتبی علیه‌السّلام و همچنین سب امیرالمؤمنین بی‌ادبیهای فراوان دارد و ما برخی از حالات او را در کتاب اسرار عاشورا نگاشته‌ایم. باری وقتی پسر یزید در شام از دنیا رفت، مروان در شام بود، و با توطئه و همدستی عمروبن سعید بن عاص مشروط بر آنکه بعد از مروان، حکومت به او رسد، مروان را برای خلافت یاری داد، مروان گفت: بعد از خالد بن یزید بن معاویه، تو خلیفه باش، و او پذیرفت و عمروبن سعید نیز کار خلافت او را هموار ساخت.
مروان توسط همسرش کشته شد
و بالجمله مروان به مدت نه ماه و اندکی خلافت نمود و حضرت امیر علیه‌السّلام این مدت اندک را اینگونه بیان نمود: او را حکومتی است همانند لیسیدن سگ بینی خود را! و سرانجام به دست همسر خود فاخته مادر خالد بن یزید کشته شد، زیرا مروان پیمان اولیه خود را مبنی بر اینکه خالد بن یزید بعد از او خلیفه باشد نقض کرده و ولایتعدی را در فرزند خود عبدالعزیز پذیرفته بود، فاخته همسر مروان که خلافت فرزندش را بر باد دید، سمی را در شیر ریخت و به مروان داد، مروان با خوردن شیر، زبانش از کار افتاد و به حالت احتضار درآمد، فرزندان او اطراف او جمع شدند، مروان با انگشت به همسر خود اشاره می‌کرد یعنی او مرا کشت ولی آن زن برای اینکه رسوا نشود می‌گفت: پدرم فدای تو باد! چقدر مرا دوست می‌داری که وقت مردن هم به یاد من هستی و سفارش مرا به اولاد خود می‌کنی! [1] .
خلافت چهار برادر از پسران مروان
قسمت دوم پیشگوئی حضرت در آن سخن، مربوط به اولاد مروان است، حضرت خبر داد که چهار نفر از آنان به حکومت رسند، و هیمنگونه نیز شد زیرا چهار نفر از اولاد عبدالملک پسر مروان، به ترتیب به خلافت رسیدند به نامهای ولید و سلیمان و یزید و هشام که روزگار امت در زمان ایشان سپاه و حالشان تباه شد و گویند: اتفاق نیفتاده است که چهار برادر خلافت کرده باشند به جز ایشان، و همین مطلب را تأیید می‌کند خوابی که مروان دید و آن این بود که در محراب پیامبر صلی اللّه علیه و آله وسلم چهار مرتبه بول می‌کرد!! ابن‌سیرین که در تعبیر خواب شهرت دارد تعبیر کرد که چهار نفر از اولاد تو خلیفه می‌شوند و در محراب پیامبر صلی اللّه علیه و آله وسلم می‌ایستند.
برخی نیز احتمال داده‌اند منظور حضرت از اولاد مروان، چهار پسر او باشند، عبدالملک که خلیفه شد، و عبدالعزیز که والی مصر شد و بشر که والی عراق گردید و محمد که والی جزیره بود. [2] .


پی نوشت ها:
(1) تتمة المنتهی، ص53 تا 55.
(2) تتمة المنتهی، ص 54.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست