نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 346
پیشگویی فرجام جنگ نهروان
چهار هزار نفر از خوارج با شخصی بنام عبدالله بن وهب بیعت کردند، به
مدائن آمده و عبدالله بن حباب فرماندار حضرت بر مدائن را سر بریدند، شکم زن
باردار او را دریدند، زنهای دیگری را نیز کشتند، حضرت علی علیهالسلام در
سال38 هجری با چهل و هشت هزار نفر عازم جنگ با معاویه بود که بنابر اصرار
اصحاب، به دفع خوارج نهروان پرداخت. ابتدا نماینده ای بنام حارث بن مره
فرستاد و آنها را به بازگشت دعوت کرد، او را کشتند و پیغام دادند به حضرت
که اگر از آن داوری (حکمین) توبه کنی و اقرار کنی که کافر شده بودی! با تو
بیعت میکنیم و گرنه ما را رها کن برای خود رهبری انتخاب کنیم ما از تو
بیزاریم! حضرت به آنها پیغام داد: قاتلان برادران مرا تحویل دهید من شما
را تا بعد از جنگ با اهل مغرب (شام) رها میکنم، شاید خدا دلهای شما را
(به حق) برگرداند. آن کوردلان گفتند: همه ما قاتلان یاران توئیم و همه ما خون آنها را حلال میشماریم. دو
گروه در رمیله، آن طرف نهر طبرستان طبق پیشگوئی حضرت، در مقابل هم صف
کشیدند، حضرت هر قدر آنها را به توبه دعوت کرد نپذیرفتند و اصحاب حضرت را
تیرباران کردند، یاران حضرت گفتند: ما را تیرباران کردند حضرت فرمود: دست
نگه دارید، چندین بار آنها را به رها کردن (جنگ) دعوت کرد، تا اینکه یکی از
سربازان حضرت شهید شد و پیکر غرق در خون او را نزد حضرت آوردند، حضرت
فرمود: الله اکبر، الان جنگ با ایشان بر من حلال شد، حمله کنید [1] و تمامی
آنها به جز ده نفر یا نه نفر طبق پیشگوئی حضرت نابود شدند. آنگاه حضرت
سوار بر مرکب شد و در میان کشته ها میگشت و فرمود: آنکه شما را فریب داد،
شما را به هلاکت انداخت، گفتند، چه کسی اینها را فریب داد؟ فرمود: شیطان و
جانهای خبیث. یاران حضرت گفتند: خداوند ریشه آنها را تا ابد قطع کرد،
حضرت فرمود: سوگند به آنکه جانم به دست اوست چنین نیست، اینها در صلب مردان
و رحم زنها هستند و پی در پی شورش میکنند، تا اینکه شورشگری از آنها با
مردی بنام اشمط میان دجله و فرات خروج میکند و مردی از ما اهل بیت به
سرکوبی آنها اقدام میکند و بعد از آن تا قیامت دیگر شورشی نخواهد بود. [2]
.
پی نوشت ها: (1) مروج الذهب، ج3 ص 404. (2) مروج الذهب، ج 2، ص 407.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 346