نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 338
پیشنهاد
اعضای شورا نزد من آمدند و از کاری که کرده بودند عذر خواستند و برای
(جبران آن) از من خواستند تا با حمایت آنان، عثمان را از اریکه قدرت به زیر
آورم و با قیام علیه او حق خود را باز ستانم. آنان با اظهار ندامت از
گذشته تاءکید کردند که برای باز پس گرفتن حق من در زیر فرمان و پرچم من،
جانفشانی خواهند کرد و تا پایان وفادار خواهند ماند. اما به خدا سوگند، آنچه که دیروز مرا از شورش علیه حکومت (آن دو) باز داشت، امروز نیز مرا از شورش علیه عثمان باز میدارد. دیدم
اگر همین تعداد کم از یارانم که باقی مانده اند را نگه دارم بهتر است و
برای من مایه تسلی و آرامش است. هر چند بخوبی میدانستم که اگر آنها را به
مرگ فرا خوانم از پذیرش آن سر بر نمیتابند. همه اصحاب پیامبر از حاضر و غایب میدانند که مرگ نزد من مانند شربت گوارایی است که در روز بسیار گرم در کام تشنهای فرو ریزند. من
همانم که همراه با عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده با خدا و
رسولش بر سر کاری عهد بستیم که همگی بر انجام دادن آن وفادار باشیم اما
همراهان من پیش افتادند و مرا پس نهادند و این آیه شریفه در حق ما نازل شد: مردانی که براستی با خدا عهد بستند، بعضی از آنان درگذشتند و بعضی در انتظارند ولی هیچ تغییر و تبدیلی در خود راه ندادند. [1] . آنان که درگذشتند، حمزه و جعفر و عبیده بودند و به خدا سوگند که من همان منتظرم. قال
علی (ع):... و لقد اتانی الباقون من الستته من یومهم کل راجع عما کان رکب
منی یسالنی خلع ابن عفان و الوثوب علیه و اخذ حقی و یعطینی صفقته و بیعته
علی الموت تحت رایتی او یرد الله عزوجل علی حقی فوالله یا اخا الیهود ما
منعنی الا الذی منعنی من اختیها قبلها و رایت الابقا علی من بقی من الطائفه
ابهج لی و انس لقلبی من فنائها و علمت انی ان حملتها علی دعوه الموت
رکبته. فاما نفسی فقد علم من حضر ممن تری و من عاب من اصحاب محمد ان
الموت عندی بمنزله الشربه البارده فی الیوم اشدید احر من ذی العطش د الصدی.
و لقد کنت عهدت الله عزوجل و رسوله انا و عمی حمزه و اخی جعفر و ابن عمی
عبیده، علی امر و فینا به لله عزوجل و لرسوله، فتقدمنی اصحبی و تخلفت بعدهم
لما اراد الله عزوجل فانزل الله فینا (من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا
الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینظر و ما بدلوا تبدیلا) و من قضی
نحبه حمزه و جعفر و عبیده و انا و الله المنتظر.... [2] .