نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 263
بشارت به تولد زین العابدین
وقتی سپاه ایران در نبرد با مسلمانان شکست خورد، در میان کسانی که به اسارت درآمدند دختر یزدجرد پادشاه ایران بود. وقتی
او را در میان اسیران به مدینه نزد عمر آوردند، دختران مدینه برای تماشای
او بیرون آمدند، زیرا صورتی بسیار زیبا و نورانی داشت، که مسجد را روشن
نمود، وقتی عمر به او نگاه کرد، آن دختر صورت خود را پوشاند و به زبان
فارسی آن زمان گفت: اف بیروج بادا هرمز (گویا منظور او این بود که سیاه باد
روی هرمز که با پاره کردن نامه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وسلم سبب شد
تا او به اسارت درآید) عمر که متوجه منظور او نشده بود فکر کرد به او بدگوئی میکند، گفت: این زن به من ناسزا میگوید و تصمیم گرفت او را تنبیه کند. حضرت
امیر علیهالسّلام به او فرمود: تو نمیتوانی با او چنین کنی، او را مخیر
گردان تا در میان مسلمانان هر که را خواهد انتخاب کند و آن را از سهم او
قرار بده. وقتی او را مخیر کردند، در میان جمعیت دست خود را بر سید الشهداء
علیهالسّلام گذارد، حضرت امیر علیهالسّلام از او پرسید نامت چیست گفت:
جهان شاه حضرت فرمود: بلکه شهر بانویه هستی. در این لحظه بود که که حضرت
امیر علیهالسّلام بشارتی بزرگ به امام حسین علیهالسّلام داده و فرمود: ای
اباعبداللّه از این بانو برای تو پسری متولد خواهد شد که بهترین اهل زمین
باشد. و پس از چندی حضرت زین العابدین علی بن الحسین علیهالسّلام متولد شد
که حضرتش را ابنالخیرتین: فرزند دو بزرگ (بزرگ عرب و بزرگ عجم) میگفتند.
حضرت باقر علیهالسّلام فرمود: پس منتخب خدا از عرب هاشم است و از عجم،
ایران. [1] .
پی نوشت ها: (1) اصول کافی، ج 2، ص369 در مورد تاریخ اسارت و نحوه ازدواج شهربانو یا شاه زنان با سید الشهداء علیهالسّلام قول دیگری نیز هست.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 263