responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1717
وزن زنجیر

غلامی زنجیر به پا از کنار دو مرد عبور می‌کرد، آن دو نفر در مقدار وزن زنجیر با هم شرط بندی کردند.
یکی از آنان گفت:
اگر وزن زنجیر فلان مقدار نباشد همسر من سه طلاقه است.
دیگری گفت:
اگر حدس تو درست باشد زن من سه طلاقه است.
پس هر دو برخاسته و به همراه غلام نزد مولایش رفته به مولای غلام گفتند:
زنجیر را باز کن تا آن را وزن نمائیم.
مولای غلام هم گفت:
زنم طلاق است اگر بخواهم زنجیر را باز کنم.
همگی نزد خلیفه دوّم رفتند و مشکل را نزد او مطرح کرده از او چاره جویی کردند.
خلیفه دوّم گفت:
سوگند مولایش بر دو سوگند دیگر مقدّم است.
و آنگاه گفت:
بیائید با هم به نزد علی بن ابیطالب برویم شاید او برای حلّ این مشکل تدبیری بیندیشد.
پس به نزد آن حضرت رفته جریان را عرضه داشتند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
چقدر پاسخش آسان است.
و سپس دستور داد ظرف بزرگی آوردند و زنجیر را با نخی به پای غلام بستند و سپس پای غلام را با زنجیر در میان ظرف گذاشته بر آن آب ریختند تا این که ظرف پر از آب شد.
پس از آن فرمود:
زنجیر را بالا ببرید.
زنجیر را بالا بردند تا حدی که از آب بیرون شد، در این هنگام، آب قدری پائین رفت و آنگاه فرمود:
پاره آهن در آب بریزند تا اندازه آب به جای سابقش برگردد.
چون دستور انجام گرفت فرمود:
حالا پاره‌های آهن را وزن کنید، هرچه شد همان وزن زنجیر است. [1] .


پی نوشت ها:
(1) من لا یحضر، کتاب القضاء، باب الحیل فی الاحکام، حدیث 2.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1717
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست