نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1389
قاسطین
داستان حکمت و نبرد با معاویه، این فرزند هند جگرخوار و (برده) آزاد
شده! (از معدود مواردی بود که خداوند بزرگ، ایمان و توانایی مرا بدان وسیله
آزمود). از روزی که محمد به رسالت مبعوث گشت، معاویه به دشمنی و خصومت
با او و سایر مؤمنان پرداخت تا زمانی که به لصف خدا و به زور شمشیر
مسلمانان، دروازههای شهر مکه گشوده گشت. همانروز از معاویه و پدرش، بیعت و
پیمان وفاداری و فرمانبرداری برای من گرفته شد و در فرصتهای دیگر نیز تا
سه نوبت همان پیمان تاءکید و تجدید شد. پدرش (ابوسفیان) نخستین کسی بود
که در گذشته (پس از رحلت پیامبر خدا(ص)) بر من به عنوان امیرالمومنین سلام
کرد. و همو بود که بارها مرا تشویق و ترغیب میکرد که که به پاخیزم و حق
خود را از خلفای پیشین بستانم. در هر فرصت که دیداری دست میداد، او تجدید
بیعت و اظهار وفاداری مینمود. ... معاویه که به خلافت دل بسته بود و در
سر اندیشه آن را میپروراند، همین که دانست من به عنوان خلیفه مسلمین
شناخته شدهام و حق از دست رفته به جای خویش بازگشته است از اینکه به آرزوی
دیرینهاش (خلافت) دست یابد و بر دین خدا که امانتی است نزد ما، حاکم
گردد، ماءیوس گشت، روی به عمرو بن عاص آورد و به او پیوسته و تا توانست از
او دلجویی کرد و از خود شادمانش ساخت و سرزمین پهناور مصر را طعمه او کرد
در صورتی که چنین حقی نداشت. اگر درهمی بیش از سهم مسلمانان برداشت میکرد حرام بود، و متصدی اموال نیز حق نداشت بیش از سهم مجاز، به او برساند. معاویه
به دستیاری رفیق خود، شهرهای اسلامی را یکی پس از دیگری دستخوش تعدی و
تجاوز ساخت. برای آنان که دست او را به بیعت فشرده بودند، اسباب آسایش و
رفاه فراهم ساخت و کسانی که امتناع نمودند محروم ساخت و یا به تبعید
فرستاد.سپس در حالی که پیمان خود را شکسته بود، دست تعدی به اطراف و نواحی
قلمرو اسلامی از شرق و غرب دراز کرد و اخبار شرارتهای او پی در پی به من
میرسید.قال علی (ع):... فتحکیمهم الحکمین و محاربه ابن اکله الاکباد و هو
طلیق ابن طلیق معاندلله عزوجل و لرسوله و المومنین منذ بعث الله محمدا الی
ان فتح الله علیه مکه عنوه فاخذت بیعته نو بیعنه ابیه لی معه فی ذلک الیوم و
فی ثلاثه مواطن بعده و ابوه بالامس اول من سلم علی بامره الومنین و جعل
یحثنی علی النهوض فی اخذ حقی من الماضین قبلی و یجدد لی بیعته کلما اتانی. و
اعجب العب انه لما رای ربی تبارک و تعالی قد رد الی حقی و اقره فی معدنه و
انقطع طمعه ان یصیر فی دین الله رابعاً [1] و فی امانه حملناها حاکماً؛ کر
علی العاصی بن العاص فاستماله فمال الیه! ثم اقبل به بعد ان اطمعه [2] مصر
و حرام علیه ان یاخذ من الفی دون قسمه درهما و حرام علی الراعی ایصال درهم
الیه فوق حقه فاقبل یخبط البالد بالظلم و یطاها بالغشم فمن بایعه ارضاه و
من خالفه ناواه. ثم توجه الی ناکثا علینا مغیرا فی البلاد شرقا و غربا و
یمینا و شمالا و الانبا تاتینی و الاخبار ترد علی بذلک.... [3] .
پی نوشت ها: (1) در مصادر چنین است اما صحیح راعیاً است. (2) در مصادر چنین است اما صحیح اطعمه است. (3) خصال، ص 432؛ اختصاص، ص 176.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1389