نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1388
قاتل مرحب
مرحب (دلاور نامی یهود) به میدان مبارزه آمد و شعر میداد و این رجز را میخواند: من آن کسی هستم که مادرم او را مرحب نامید؛ آماده کارزار و تکاوری آزموده که گاه با نیزه میجنگم و زمانی با شمشیر. من به مصاف او رفتم. مرحبت
به منظور حفاظت هر چه بیشتر خود، قطعه سنگی تراشیده و آن را به سر نهاده
بود و از آن به جای کلاه خود استفاده میکرد چرا که هیچ کلاه خودی نمی
توانست سر بزرگ او را بپوشاند. من با ضربتی که بر سر او فرود آوردم، آن سنگ
شکافته شد و تیغه شمشیر بر فرق سرش اصابت کرد و او را به قتل رسانید. قال علی (ع): جا مرحب و هو یقول: انا الذی سمتنی امی مرحب [1] . شاکی السلاح یطل مجرب اطعن احیانا و حینا اضرب فخرجت
الیه فضربنی و ضربته و علی راسه نقیر من جبل لم یکن تصلح علی رسه بیضه من
عظم راسه ففلقت النقیر و وصل السیف الی راسه فقتله. [2] .
پی نوشت ها: (1) در خصال چنین نقل شده، اما صحیح آن قد علمت خیبر انی مرحب است، چنانکه در خصائص امیرالمومنین، (ص 55) نقل شده است. (2)
خصال، ص 670. در گذشته رجز خوانی و معرفی جنگجو در آغاز نبردها، معمول
بوده است و این کار از آن جهت که طرفین درگیر در پوششی از زره و کلاه خود
مختفی بودند، شیوه ای پسیدیده و ضروری مینموده است تا فرصت شناسایی
تکاوران که راهی جز معرفی شخصی آنان وجود نداشت، فراهم گردد و دو حریف با
آگاهی و شناخت یکدیگر به نبرد پردازند.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1388