نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1270
علی دست مهمانش را میشوید
روزی دو نفر مهمان که با هم پدر و فرزند بودند، وارد خانه علی
علیهالسلام شدند، مولای متقیان شخصا از آن پذیرایی کرد، و با هم غذا
خوردند، سپس قنبر غلام امیرالمؤمنین علیهالسلام آب و لگن آوردند، تا
میهمانان دستهای خویش را بشویند. علی آب و لگن را از قنبر گرفت، و خواست
دستهای مهمان بزرگسالش را خود شخصا بشوید!! او فوق العاده احساس شرمندگی
نمود و گفت: یا امیرالمؤمنین! شما با این همه عظمت و شخصیت میخواهید دست
مرا بشویید، خدا مرا میبیند چگونه من این اسائه ادب را انجام دهم؟ حضرت
فرمودند: آرام باش و دستهایت را بشوی، من هم با شما تفاوتی ندارم! و
برادر شما هستم، بنابراین باید تو را خدمت کنم! و در عوض در بهشت برین به
پاداش آن نائل گردم. علی مهمان را به حق ولایت خود سوگندش داد که آرام
باشد بطوری که برای قنبر آرام میشد، سپس علی آب ریخت و مهمان دستهایش را
شست!! آنگاه آب و ابریق را به پسرش محمد حنفیه داد و فرمود: پسرم محمد! تو
نیز آب بریز تا این پسر عزیز مهمان، دستهایش را بشوید، این را بدان که اگر
او بدون همراهی پدرش به منزل ما میآمد، من خود به دستهای وی آب میریختم،
ولی خداوند دوست ندارد در کنار پدر فرزندش نیز همانند او تکریم گردد. محمد حنفیه به دستور پدر آب ریخت، و پسر مهمان دستهایش را شست... [1] . آیا
کسی جز خود امیرالمؤمنین را میتوانید پیدا کنید که در آن مقام و جایگاه
سیاسی و مذهبی و مردمی باشد، و این اندازه نسبت به مهمانش متواضع و مهربان
باشد؟ و چنانکه کسی به این نوع دستورات اسلام عمل کند آیا جاذبه آن قابل
انکار است؟
پی نوشت ها: (1) بحارالانوار، ج41 ص55 و56 ح.5 نقل از آفتاب ولایت ص174-172.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1270