responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1179
طیب ولادت‌

در کنار خانه کعبه نشسته بودم. ناگاه پیرمردی گوژپشت در برابر چشمانم ظاهر گشت. موهای (سفید و بلند) ابروان او که بر دیدگانش آویخته بود، از عمر دراز او حکایت می‌کرد. عصایی بر کف، و کلاه قرمزی بر سر و جامه‌ای پشمین بر تن داشت.
پیرمرد نزدیک شد و در حضور پیامبر خدا(ص) که بر دیوار کعبه تکیه زده بود (بر زمین) نشست. سپس گفت: ای فرستاده خدا! آیا می‌شود در حق من دعا کنی و از درگاه خدا، برایم طلب مغفرت نمای؟.
رسول خدا(ص) در پاسخ فرمود: پیرمرد! کوشش تو بی فایده است، و اعمال تو تباه گشته است و درخواست مغفرت در حق تو پذیرفته نخواهد شد.
پیرمرد که از خواهش خود طرفی نبست، با سر افکندگی از محضر آن حضرت خارج شد و از راهی که آمده بود بازگشت.
در این هنگام رسول خدا(ص) به من فرمود: علی! آیا او را شناختی؟
گفتم: نه.
فرمود: او همان ابلیس ملعون است.
(با شنیدن اینت جمله از جای جستم) و دوان دوان خود را به او رساندم. در بین راه با او گلاویز گشته و بر زمینش کوفتم و آنگاه بر سینه اش نشیتن و گلویش را در دستهایم گرفتم و به سختی فشردم تا (هر چه زودتر) هلاکش سازم.
در همین حال مرا به نام صدا زد و از من خواست که دست از او بردارم و وی را به حال خود گذارم و اضافه کرد که:
(فانی من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم) [1] .
یعنی مرا تا روز قیامت (یا تا روز ظهر حضرت حجت) مهلت حیات و زندگانی داده اند و من تا آن روز زنده خواهم ماند. (بنابراین، تلاش تو بر کشتن من بی فایده است). سپس گفت:
علی! به خدا سوگند من تو را بسیار دوست دارم، (و این جمله را از من بشنو و به یادگار داشته باش): آن کس که در مورد تو، به دشمنی و خصومت برخیزد و از تو بر دل، حقد و کینه گیرد، باید در مشروعیت ولادت خود تردید کند و مرا در کار پدر خود شریک بشمارد...!
من از حرف او خنده ام گرفت و رهایش ساختم.
قال علی (ع): کنت جالسا عند الکعبه فاذا شیخ محدودب قدسقط حاجباه علی عینیه من شده الکبر و فی یده عکازه و علی راسه برنس احمر و علیه مدرعه من الشعر، فدنا الی النبی و النبی مسند ظهره علی الکعبه، فقال یا رسول الله (ص)! ادع لی بالمغفره فقال النبی خاب سعیک یا شیخ! وضل عملک. فما تولی الشیخ قال لی: یا ابا الحسن! اتعرفه؟ قلت لا، قال ذلک اللعین ابلیس... فعدوت خلفه حتی لحقته و صرعته الی الارض و جلست علی صدره و ضعت یدی فی حلقه لاخنقه، فقال لی: لاتفعل یا اباالحسن فانی من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم و الله یا علی! انی لاحبک جدا و ما ابفضک احد الا شرکت اباه فی امه فصار ولد زنا فضحکت و خلیت سبیله. [2] .


پی نوشت ها:
(1) سوره ص (80:38).
(2) بحار، ج 27، ص 148.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست