responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1080
شیعه بودن

عمّار (دِهْنی) کوفی از شاگردان بزرگوار امام صادق (ع) بود و در کوفه زندگی می‌کرد، او فردی دانا و با تقوا و پرهیزگار و از علمای محدثین است. روزی به خاطر محاکمه‌ای که پیش آمده بود وی به محضر ابولیلی قاضی کوفه رفت تا گواهی دهد.
هنگامیکه وی در محضر قاضی شهادت داد، قاضی گفت: گواهی تو قبول نیست زیرا تو رافضی و شیعه هستی (رافضی یعنی ترک کننده و رها کننده مقصود ابولیلی این بود چون عمّار پیروی از اهل سنّت را رها کرده است، گواهی‌اش مورد قبول نیست و شیعه یعنی پیرو و در اسلام به پیروان آقا علی(ع)و امامان معصوم (علی(ع)هم‌السلام) اصطلاحا شیعه گفته می‌شود). عمّار تا این سخنان را شنید، مانند ابر بهاری: شروع به گریه کرد. قاضی که عمّار را می‌شناخت و می‌دانست که او فردی دانا و با تقوا و پرهیزگار است، تحت تأثیر قرار گرفته و گفت تو از علماء و حدیث شناسان هستی و اگر از حرف من ناراحت شدی می‌توانی اعلان کنی که رافضی و شیعه علی(ع)، نیستی، و از این مرام بیزاری بجوی در این صورت در صف برادران ما خواهی شد تا من گواهی تو را بپذیرم.
عمّار گفت: گریه‌ام به خاطر من و توست. از این جهت برای خودم گریه می‌کنم که تو مقام بزرگی را به من نسبت دادی که من خود را شایسته و سزاوار آن نمی‌دانم تو مرا رافضی می‌نامی امّا رافضی کسی است که همه باطل‌ها را ترک کند و به سوی حقّ برود، در حالی که من اینگونه نیستم. تو مرا شیعه علی(ع)می‌خوانی امّا من کجا و شیعه و پیرو علی(ع)بودن کجا؟
امّا گریه‌ام برای تو این است که چنین مقامهای بزرگی را با سبکی و اهانت ذکر کردی.وقتی سخنان عمّار را به محضر حضرت امام صادق (ع) رساندند، امام فرمود: به خاطر ادب و تواضعی که عمّار انجام داد، تمام گناهانش حتی اگر بزرگتر از آسمان و زمین بودند پاک شدند و خداوند اعمال و کارهای خوبش را هزار برابر کرد.
بلندی از آن یافت که او پست شد
در نیستی کوفت تا که هست شد
آری ما کجا و شیعه علی(ع)بودن کجا؟ ما فقط شکل شیعیان علی(ع)هستیم و به همین هم دلخوشیم، آنها را دوست داریم و امیدواریم خداوند ما را با آنان محشور فرماید.
دل اگر نیازمندی همه شب علی(ع) علی(ع) زن
ارنی همچو موسی بمقام مقبلی زن
تو بطور سینه جانا جلاوات منجلی زن
برو ای گدای مسکین در خانه علی(ع) زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
شده مات عقل و فکرم که ورا چه میتوان گفت
که خطیب عشق ناگه دُر معرفت چنین سُفت
چو ز بوستان وحدت گل اولین که بشگفت
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه مُلک لافتی را
ز تجلی جمالش چو بتافت در دل من
شده رنج عشق آسان غم اوست مشگل من
بجهان کسی نبیند چونگار عادل من
بجز از علی(ع) که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
منبع : کرامات العلویه، علی(ع) میر خلف زاده، نشر مهدی یار

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1080
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست