نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1005
سخیترین مردم
1- با سخاوت تر از همه بود. جراءت و راستگویی و وفای او از همه بیشتر بود.اخلاقش نرمترین و رفتارش گرامیترین بود. کسی که در اولین نگاه او را میدید مرعوب هیبتش میگشت و چون با وی آمیزش مینمود شیفته اش میشد.... 2- هرگز نشد با کسی مصافحه کند و زودتر از طرف مقابل دست از دست او برگیرد بلکه صبر میکرد تا وی دست خود را رها سازد. هرگز
نشد با کسی در مورد کاری به گفتگو و تبادل نظر نشیند و پیش از طرف مقابل
دست از سخن بردارد و او را تنها گذارد. بلکه با او گرم میگرفت و هم صحبت
میشد. دیده نشد پیش روی کسی پای خود را دراز کند. اگر میان دو کار مخیر
میشد، دشوارترین آن دو را بر میگزید. در صدد انتقام و تلافی از ستمی که
به او میشد برنمی آمد مگر گاهی که حرمتهای الهی هتک میگشت که در این صورت
خشم او برای خدا برافروخته میشد. چیزی از آن حضرت درخواست نشد که جواب، منفی بدهد. هرگز خواهش سائلی را رد نکرد؛ چنانچه برایش مقدور بود حاجت او را بر میآورد و گرنه با گفتار خوش او را خرسند میساخت. نمازش در عین تمام و کمال از همه نمازها سبکتر، و خطبه اش از همه خطبهها کوتاهتر و از بیهوده گویی برکنار بود. با بوی خوشی که از او به مشام میرسید حضورش احساس میشد. 3- نگین انگشتر خود را به سمت باطن دست قرار میداد و اکثر اوقات به آن نگاه میکرد. 4-
عصایی همراه خود داشت که ته آن آهن به کار رفته بود، و بر آن تکیه میکرد و
روزهای عید و در سفرها و موقع نماز خواندن آن را جلوی خود مینهاد.5. با
زنان مصافحه نمیکرد و چون میخواست از آنها بیعت بگیرد ظرف آبی برایش
میآوردند و دست مبارک میان آب میکرد. سپس میفرمود زنها دستهای خود را در
همان آب فرو برند. آنگاه میفرمود: با شما بیعت کردم. 6- پیامبر خدا(ص) موی خود را شانه میزد و اغلب با آب صاف میکرد و میفرمود:آب بای خوش بو کردن مومن کافی است. 7- لگر کسی نزد وی دروغی میگفت، تبسم میکرد و میفرمود: حرفی است که او میگوید و قصد جدی ندارد. 8- اگر سائلی دست نیاز به سوی او دراز میکرد (برای حفظ آبروی او) میگفت: مانعی ندارد، باکی نیست. 9-
او طبیب سیاری بود که مرهمهای شفابخش و لوازم مداوا را آماده میکرد تا هر
جا دلهای بیمار و گوشهای ناشنوا ببیند به معالجه آنها پردازد مردم مبتلا
را از مرگ معنوی و سقوط روحانی خلاص نماید. 10- (اما با همه اینها) از
خوبیهای وی قدردانی نشد. در صورتی که نیکیهای آن حضرت بر قرشی و عرب و عجم
جاری بود. چه کسی است که نیکیهایش بر مردم برتر از نیکیهای رسول خدا(ص) به
آنان باشد. ما اهل بیت نیز از خوبیهایمان قدردانی نشد. همچنین از خوبیهای مومنان نیک،قدردانی نمیشود. 11- همه مردم مأمور بودند که بگویند: لا له الا الله (تا با اقرار بر کلمه توحید به حریم اسلام راه یابند). اما رسول خدا تنها به گفتن این کلمه مأمور نبود. جلالت شأن و رفعت مقام او خطاب دیگری میطلبید، به او گفتند: بدان که خدایی جز خدای یکتا نیست بدین ترتیب او مأمور به دانستن شد نه به گفتن. قال
علی (ع): کان اجود الناس کفا واجرا الناس صدرا و اصدق الناس د لهجه و
اوفاهم ذمه و الینهم عریکه و اکرمهم عشره، من راه بدیهه هابه و من خالطه
معرفه احبه.... [1] . 2- ما صافح رسول الله (ص) احدا قط فنزع یده من یده
حتی یکون هو الذی ینزع یده و ما فاوبضه احد قط فی حاجه او حدیث فانصرف حتی
یکون الرجل ینصرف، و ما نازعه احد الحدیث فیسکت حتی یکون هو الذی یسکت و
ما رئی مقدما رجله بین یدی جلیس له قط، و لا عرض له قط امران الا اخذ
باشدهما و ما انتصر لنفسه ن مظلمه حتی ینتهک محارم الله فیکون حینئذ غضبه
لله تبارک و تعالی... و ما سئل شیئا قط فقال: لا، و ما رد سائل حاجه قط لا
بها او بمیسور من القول، و کان اخف الناس صلاه فی تمام، و کان اقصر الناس
خطبه و اقلهم هذرا و کان یعرف بالریح الطیب اذا اقبل. [2] . 3- ان رسول الله (ص) کان یجعل فص خاتمه فی بطن کفه و کان کثیرا ما ینظر الیه. [3] . 4- کانت له عنزه فی اسفلها عکاز، یتوکا علیها، و یخرجها فی العیدین یصلی الیها، و کان یجعلها فی السفر قبله، یصلی الیها. [4] . 5-
کان رسول الله (ص) لا یصافح النسا فکان اذا اراد ان یبایع النسا اتی بانا
فیه ما، فغمس یده ثم یخرجها ثم یقول: اغمسن ایدیکن فیه فقد بایعتکن. [5] . 6- کان رسول الله (ص) یرجل شعره و اکثر ما کان، یرجل شعره بالما و یقول: کقی بالما طیبا للمومن. [6] . 7- کان رسول الله (ص) اذا کذب عنده الرجل، تبسم و قال: انه لیقول قولا. [7] . 8- و کان اذا اتاه السائل، قال: لاعله، لا عله. [8] . 9-
طبیب دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمع یضع ذلک حیث الحاجه الیه من
قلوب عمی و آذان صم و السنه بکم متتبع بدوائه مواضع الغفله و مواطن الحیره.
[9] . 10- کان رسول الله (ص) مکفرا لایشکر معروفه و لقد کان معروفه علی
القرشی و العربی و العجمی و من کان اعظم معروفا من رسول الله (ص) علی هذا
الخلق؟ و کذلک نحن اهل البیت مکفرون لایشکر معروفنا و خیار المومنین مکفرون
لایشکر معروفهم. [10] . 11- کل الناس امروا بان یقولوا: لا اله الا
الله الا رسول الله (ص) فانه رفع قدره عن ذلک و قیل له: فاعلم انه لا اله
الا الله، فامر بالعلم لا بالقول. [11] .
پی نوشت ها: (1) مکارم الاخلاق، ص 14. (2) مکارم الاخلاق، ص 20؛ بحار، ج 16، ص 237؛ سنن النبی، ص 45. (3) سنن النبی، ص 82. (4) مستدرک الوسائل، ج 3، ص 335 و ج 6، ص 127. (5) سنن النبی، ص 87. (6) سنن النبی، ص 91. (7) سنن النبی، ص 78. (8) سنن النبی، ص 84. (9) شرح نهجالبلاغه، خطبه 107. (10) بحار، ج 6، ص 223 و ج 67، ص 260. (11) شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 342.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1005