نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1004
سیمای محمد
1- رسول خدا(ص) در چشم هر بیننده بزرگ و موقر مینمود و در دلها با عزت و
احترام جای داشت. رخسار مبارکش چون بدر تمام میدرخشید. قیافه حضرتش زیبا و
نورانی بود، رنگ چهره اش سقید مایل به سرخی بود. اندام او نه لاغر و نه
بسیار فربه بود. صورتش سفید و نورانی و چشمانش سیاه و درشت. ابروانی سیاه و
باریک و پیوسته داشت. سری بزرگ و متناسب و قامتی به اعتدال داشت. پیشانی
بلند، بینی کشیده با مختصری برآمدگی در میان آن، گونهها برجسته، بندهای
دست پهن، مفاصل شانهها بزرگ و درشت، کفهای دست و پا ضخیم و محکم بود. در سفیدی چشمانش کمی سرخی دیده میشد. دو ذراع دستش کشیده و پستانش از مو برهنه بود. گودی کف پایش از متعارف بیشتر بود. مژهها
بلند، محاسن پرپشت و انبوه، شاربها کوتاه بودند. دهانش کمی فراخ ولی
متناسب و دندانهایش سفید و با فاصله بود. موهای صاف و اندامی موزون داشت.
خط باریکی از مو از سینه تا ناف او را پوشانده بود. شکم با سینه برابر،
چهار شانه، و گردنش در زیبایی همچون نقره خام بود.... دستهایش مانند کف دست عطر فروشان معطر بود. کف دستش فراخ و استخوانهای دست و پایش بلند بود. (صورتش گرد بود و خالی زیبا بر لب زیرین او نقش بسته بود). به
گاه خوشحالی، چهره اش چون آیینهای درخشنده با نقش و نگار مینمود... در
هنگام راه رفتن پیش روی خود را نگاه میکرد و به آرامی و با وقار گام بر
میداشت و مانند کسی که بر زمین سراشیب راه رود، پاها را بر میداشت. وقتی
تبسم میکرد، دندانهایش چون تگرگ نمایان میشد و بسان برق میدرخشید. اندامی
زیبا و خویی بسیار پسندیده داشت. خوش مجلس بود، وقتی با مردم روبرو میشد،
پیشانیش چون چراغی روشن آنان را به خود جلب میکرد. دانههای عرق بر چهره
اش چون مروارید غلطان بود. و بوی عرق آن حضرت خوشتر از مشک بود. 2- مهر نبوت میان دو کتف او نمایان بود و بر آن دو سطر نوشته بود. سطر اول لا اله الا الله سطر دوم محمد رسول الله (ص). 3- چون در مجلسی مینشست از اطراف او نوری میتابید که همه آن را میدیدند.... قال
علی (ع) فی وصف النبی: انه کان فخما، فی العیون معظما و فی القلوب مکرما
یبلالو وجه تالا القمر لیله البد، ازهر، منور اللون مشربا بحمره لم تزر به
مقله لم تعبه ثجله، اغر، ابلج، احور، ادعج، اکحل، ازج، عظیم الهامه، رشیق
القامه، مقصدا واسع الجبین، اقنی العرنین، اشکل العینین، مقرون الحاجبین،
سهل الخدین صلتهما، طویل الزندین شبح الذارعین، عاری مشاشه المنکبین، طیل
ما بین المنکبین، شئن الکفین، ضخم القدمین، عاری الثدیین، خمصان الاخمصین،
مخطوط المتنین، اهدب الاشفار، کث اللحیه ذا و فره، وافر السبله، اخضر
الشمط، ضلیع الفم، اشم، اشنب، مفلج الاسنان، سبط الشعر، دقیق المسربه،
معتدل الخلق، مفاض البطن، عریض د الصدر، کان عنقه جید دمیه فی صفا
الفضه.... ... و کان کفه کف عطار مسها بطیب، رحب الراحه، سبط القصب، و
کان اذا رضی و سرفکان وجهه المراه و کان فیه شی من صور، یخطو تکفوا و یمشی
هوینا یبدا القوم اذا سارع الی خیر و اذا مشی تقلع کانما ینحط فی صبب، اذا
تبسم یتبسم عن مثل المنحدر عن بطون الغمام، و اذا افترا افتر عن سنا البرق
اذا تلالا، لطیف الخلق، عظیم الخلق، لین الجانب، اذا طلع بوجهه علی الناسن
راوا جبینه کانه ضو السراچ المتوقد، کان عرقه فی وجهه اللولو و ریح عرقه
اطیب من ریح المسک الاذفر.... [1] . 2- کان بین کتفیه خاتم النبوه مکتوب علی الخاتم سطران ؛ اما اول سطر: لا اله الا الله و اما الثانی: فمحمد رسول الله. [2] . 3- ... ان نورا کان یضیی عن یمینه حیثما جلس و عن یساره اینما جلس و کان یراه الناس کلهم. [3] .