فهى الاصل المحفوظ فى القوى و عمود جميع المراتب نسبتها الى الكلّ
نسبة الحركة التّوسّطيّة الى القطعيّة لا جرم، بامرها كلّ القوى قد
سخرت، فكانت القوى بالنّسبة الى قاهريّة النّفس عليها فاعلات
بالتّسخير.
ترجمه: نفس در عين عالى بودنش وقتى بمقام دون و مرتبه نزول قرار گ رفت چ ه
آنكه نفس مظهر و آيت توحيد بوده، باسماء تنزيهى و تشبيهى حقتعالى تعلّم يافته لا جرم از
حيطه حكايتش و سعه مظهريّتش هيچ شيئى از اسماء مخفى و بركنار نمانده لذا در
حقّش بايد بگوئيم:
نفس در عين دنوّش عالى و در حال علوّش دانى است و حاصل آنكه تمام
اسماء كلّ بحسبها در تحت سيطره و احاطه نفس مىباشند پ س نفس اصلى است
كه در تمام قوى محفوظ بوده و عمودى است نسبت بجميع مراتب قوى و اسماء و
نسبتش بتمام آنها همچون نسبت حركت توسّطيّه است نه قطعيّه لا جرم بامر و فرمانش تمام
قوى مسخّر و رام آن هستند از اينرو قوى بملاحظه قاهريّت نفس بر آنها فاعل
بالتّسخير مىباشند.
شرح فارسى:
توضيح
فاعل بالتّسخير بودن نفس
چ نان چ ه قبلا گ فته شد بعضى اين قسم را با فاعل بالجبر متّحد دانستهاند لذا
در تعريف آن همان تعريف را آوردهاند و در بعضى از مسفورات آمده:
فاعل بالتّسخير آن است كه منشاء فاعليّت آن طبيعت بوده با استخدام قواى
قاهره و در نفس نيز اين معنا منطبق است زيرا تمام قواى ظاهرى و باطنى در انسان
مسخّر نفس مىباشند چ نان چ ه وقتى فرمان نفس بقوّه مدركه صادر شد كه يا ايّتها
المدركة، تدركى بقوّتى يا ايّتها المحرّكة، تحركى بحولى يا ايّتها الباصرة ابصرى بمددى و همچنين
نسبت به قواى ديگر تمام مطيع اين فرمان بوده و امكان طغيان بر ايشان نيست پ س