آخره كلّ واحد منها بهذا العرض من امارات التّشخصّ و انّما لم تكن
مشخّصات حقيقيّة، اذ لا يفيد ضمّ ماهيّات كلّيّة، طبيعيّة مثلا،
تشخّصا للذّات، فكما انّ ماهيّة الانسان بذاتها لا كلّيّة و لا جزئيّة
كذلك ماهيّة الاين و غيرها فلا يحصل من انضمام كلّى الى كلّى
جزئى ما لم يضع الوجود الحقيقى قدّمه فى البين.
ترجمه: پ س همانطورى كه براى هر مزاجى دو طرف افراط و تفريط بوده كه
صاحب مزاج از آندو تجاوز نمىكند مگر آنكه بهلاكتش مىانجامد و بين آندو حدود
غير متناهى قرار دارد كه آن عرض مزاج واحد معيّنى بحساب مىآيد همچنين است
حال براى عرض « اين » و « متى » و « وضع » .
و خلاصه آنكه آنچه را حضرات مشخّص قرار دادهاند عبارتست از عرض
عريضى از ابتداء وجود شخص تا انتهاى آن كه هر يك از آنها باين عرض عريض از
امارات و علائم تشخّص مىباشند.
و امّا اينكه گ فتيم امارات مزبور مشخّصات حقيقيه نيستند جهتش آنستكه:
ضميمه نمودن ماهيّات كلّيّه طبيعيّه مثلا هرگز مقيد تشخّص براى ذات
نيستند، لذا همانطورى كه ماهيّت انسان به ذاتها نه كلّى است و نه جزئى همچنين
ماهيّت « اين » و غيرش نه كلّى بوده و نه جزئى پ س از انضمام كلّى به كلّى تا
ماداميكه وجود حقيقى پ اى خويش را در بين نگذارد جزئى حاصل نميشود.
شرح فارسى:
توضيح
كيفيّت تشخّص بعوارض مشخّصه
قبلا اشاره شد كه ماهيّات نوعيّه باعتبار عموم و كلّيّتى كه دارند قابل
انطباق بر افراد بسيارى مىباشند پ س هر كدام از افراد بواسطه تشخّصى كه دارند
شخص و فرد آن ماهيّات محسوب مىشوند و بيش از اين در خصوص اين مقوله