responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فصول الحکمة؛ شرح فارسی بر منظومه(مبحث الهیات) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 2  صفحه : 770

صورت آن محسوب مى‌شود پ س قهرا وجودا و عدما ماهيّت دائر مدار آن است.

قوله: لانّ ذا الفصل الخ: علّت است براى بقاء ماهيّت ببقاء فصل قريب و

تعليل را اينطور مى‌فرمايد:

جهتش اينست كه تمام معانى جنسيّه و فصليّه ديگر مطوى و مندك در

فصل اخير هستند پ س فصل اخير در عين بساطت جامع تمام معانى و حاوى كافه‌

كمالات است همانطورى كه نفس در عين وحدت كلّ كمالات و تمام فعليّات‌

است چ نان چ ه گ فته‌اند: النّفس فى وحدتها كل القوى.

فلذا ناطق نسبت به ماهيّت انسان حاوى تمام معانى واقع در تحت آن است‌

همچون جوهر و جسم و نامى و حسّاس و تحرّك بالاراده و تبدّل و تغيّر هيچكدام از

اين معانى در تعيّن ناطق خللى وارد نمى‌نمايد و تا مادامى كه اين فصل هست‌

هادويت نوع محفوظ و قوامش مصون مى‌باشد اگرچه تمام آن فصول و معانى ديگر

زائل شده و متبدّل به چ يز ديگر شوند/

قوله: معتبر فيه على الابهام: ضمير در « فيه » به نوع راجع است.

قوله: و ذو قوام من الانواع: كلمه « من » بيانيّه است.

قوله: من معان جنسيّة و فصليّة: كلمه « من » نشويّه مى‌باشد يعنى انواعى كه‌

از معانى جنسيّه و نوعيّه حاصل ميشوند.

قوله: فالحقيقة تدور معه حيثما دار: ضمير در « معه » و « دار » به فصل اخير راجع‌

مى‌باشند.

قوله: شيئيّة الشّيى‌ء بصورته: مقصود از « صورت » همان فصل اخير مى‌باشد.

قوله: الّتى هو بها ما هو: ضمير « هو » به شيى‌ء و در « بها » به صورت راجع‌

است.

قوله: مطويّة فى وجوده: يعنى وجود فصل اخير.

قوله: يعنى انّه اصلها: ضمير در « انّه » به فصل اخر و در « اصلها » به معانى بر

مى‌گردد.

نام کتاب : فصول الحکمة؛ شرح فارسی بر منظومه(مبحث الهیات) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 2  صفحه : 770
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست