براى تثبيت فرق موضوع و محل امكان استعدادى را مورد بحث قرار داده و نطفه را
مثال زدند و حال آنكه در موضوع صحبتى نبود
مصنّف (ره) در جواب دو توجيه براى عبارت اسفار نقل مىنمايد:
1- مقصود صاحب اسفار تنظير و تشبيه است يعنى همانطورى كه كيفيّت
موجوده در نطفه از جهتى بالفعل و از جهت ديگر بالقوّه است عينا نفس نطفه چ نين
مىباشد.
2- اعراض در كلّيّه جهات تابع موضوعات هستند مخصوصا كيفيّت
استعداديّه اشياء پ س اگر موضوع داراى دو جهت (قوّه و فعل) بود قطعا كيفيّت نيز
واجد آن دو جهت هست لذا صاحب اسفار در عبارات مذكوره بيان نمود كه نطفه
اين دو جهت را دارا است پ س قهرا كيفيّت استعداديّهاش نيز چ نين است بخلاف
امكان ذاتى كه موضوعش يك جهت بيشتر ندارد و آن همان محض قوّه و صرف
نقص است پ س قهرا كيفيّت ذاتى آن نيز بيش از اين جهت را دارا نيست.
شرح عربى: و، الثّانى: كون، امكان، ذاتى له، اى للاستعدادى، كالاصل، من
وجهين:
احدهما: انّ الاستعدادى كأنّه الذّاتىّ مع زيادة اعتبار.
و ثانيهما: انّ الذّاتىّمنشاء الاستعدادىّ لانّ الهيولى الّتى هى مصحّحة
جهات الشّرور انّما نشأت من العقل الفعّال بواسطة جهة الامكان
الذّاتىّ فيه.
ترجمه: و فرق دوّم آنستكه:
امكان ذاتى براى امكان استعدادى همچون اصل محسوب مىشود و تقرير
اصل بودن از دو جهت امكان دارد:
الف: امكان استعدادى گ ويا همان امكان ذاتى با اعتبارى زائد بر آن
ب: ذاتى منشاء براى استعدادى است زيرا هيولائى كه مصحّح جهات