احتياج ممكن به مؤثّر يا در ماهيّت بوده و مقصود اينستكه مؤثّر و علّت آنرا
ماهيّت قرار داده و يا در وجود بآن نياز دارد يعنى مؤثّر و علّت ممكن را موجود قرار
مىدهيم.
و اين هر دو مستلزم سلب شيىء از نفس مىباشند.
و يا در اتّصاف بمؤثّر و علّت محتاج است و اتّصاف امر عدمى مىباشد.
شرح فارسى:
توضيح
رأى قائلين باتّفاق و شبهات فخر رازى
گ روهى از فرق ضالّه احتياج ممكن بمؤثّر را انكار كرده و استناد وجود
ممكن بمؤثّر را حمل بر صدفه و اتّفاق و بخت نمودهاند و ايشان دو دسته هستند:
طائفهاى از ايشان احتياج ممكن بفاعل را تصديق دارند لكن علّت غائى در
فعل را منكرند و جماعتى ديگر از ايشان اساسا اصل احتياج را قائل نيستند و عند
التّحقيق مقاله طائفه اوّل مآلا با فرقه دوّم يكى است چ ون انكار علّت غائى در حكم
انكار علّت فاعلى است لذا مرحوم مصنّف از همه بمنكر اصل احتياج تعبير نموده
است و بهر تقدير كلام ايشان از اباطيل و اراجيفى است كه حتّى اشاعرهايكه
بسيارى از بديهيّات را انكار نموده و در موارد بيشمارى بر خلاف عقل حكم كردهاند
اين مقاله را از ايشان نپذيرفتهاند زيرا مرجع اين رأى به تصديق ترجّح بدون مرجّح
است كه احدى آنرا امضاء ننموده است.
توضيح و شرح
در كلمات حضرات اهل فنّ دو عنوان بچشم ميخورد:
1- ترجيح بدون مرجّح.
2- ترجّح بدون مرجّح.
مقصود از عنوان اوّل اينستكه فاعل يكى از دو شيىء مساوى را بدون