شرح عربى: و منها قولنا: و حاجة الممكن، الى المؤثّر بديهيّة اوّليّة، غير مفتقرة الى
الدّليل بل الى شيىء آخر ممّا يفتقر اليه اقسامه الخمسة الاخرى و لكنّ
التّصديق الاوّلى قد يحصل فيه خفاء لعدم تصوّر اطرافه و خفاء
التّصوّر غير قادح في اوّلية التّصديق.
ترجمه: و از جمله اين ابحاث قول ما است كه گ فتهايم:
احتياج ممكن به مؤثّر امر اوّلى و بديهى بوده بطورى كه نيازى به دليل ندارد
بلكه احتياجش به چ يز ديگرى است كه اقسام پ ن چگ انه بديهى بآن محتاجند ولى در
عين حال اين تصديق اوّلى (حكم به اوّلى بودن احتياج ممكن به مؤثّر) گ اهى در
آن بملاحظه عدم تصوّر اطرافش خفاء واقع ميشود منتهى بايد توجّه داشت كه خفاء
تصوّر در اوّلى بودن تصديق قدح و ضررى وارد نمىكند.
شرح فارسى:
توضيح
بحث پنجم در بديهى بودن احتياج ممكن به مؤثّر
يكى ديگر از ابحاث مربوطه بامكان احتياج ممكنات بمؤثّر واجب است و
اين مسئله بلحاظ بداهتش محتاج باقامه دليل نيست چ نان چ ه باعتبار اوّليّتش متوقف
بامر ديگرى نيز نميباشد.
تفصيل و شرح
در بخش منطق گ فته شد قضاياى بديهيّه بر شش قسمند:
1- اوّليات: و آن قضاياى بديهيّهايست كه تصديق آنها نه محتاج باقامه
دليل باشد و نه بر تصوّر مقدّماتى چ نان چ ه گ وئيم: كلّ از جزء بزرگتر است.
2- مشاهدات: و آن قضاياى بديهيّهايست كه تصديق آنها محتاج باقامه
دليل نبوده لكن متوقّف بر مقدّمات محسوسه و وجدانيّه مىباشد.