ترجمه:
فريده دوّم در مبحث وجوب و امكان فصل در بيان موادّ سهگانه
وجود هم رابط است و مقصود از رابط ثبوت شيئ شيئا يعنى چ يزى را چ يز
قرار دادن بوده و هم رابطى مىباشد.
كما اينكه نفسى نيز مىباشد.
سپس ميفرمايد:
كلمه « ثمّة » بضمّ ثاء و تاء متحرّكه، حرف عاطف است چ نان چ ه در اين
شعر نيز چ نين مىباشد.
فمضيت ثمّة قلت لا يعنينى.
و حاصل آنكه معناى مشترك بين وجود رابطى و نفسى ثبوت الشّيئ
مىباشد اگرچه از جهتى بينشان فرق است و اين تقسيم را ضبط و حفظ نما.
سپس در تشريح و بيان تقسيم مزبور ميفرمايد:
وجود بطور مطلق يا وجود فى نفسه است كه بآن وجود محمولى گ ويند و آن
مفادّ كان تامّه است كه در هليّات بسيط متحقّق است.
يا وجودى است لا فى نفسه و آن مفادّ كان ناقصه بوده كه در هليّات مركّبه
تحقّق مىيابد و در مشهور از آن به وجود رابطى تعبير شده ولى اولى و سزاوار اينستكه
طبق آنچه در متن آوردهايم بآن وجود رابط گ وئيم چ نا چ ه اصطلاح مرحوم سيّد محقّق
داماد در كتاب افق المبين و صدر المتألّهين در اسفار چ نين بوده و بدين ترتيب بين
آن و وجود اعراض كه اطلاق وجود رابطى بآنها شده فرق حاصل ميشود.
و امّا اينكه مرحوم محقّق لاهيجى در برخى از تأليفاتش فرموده:
وجود عرض مفادّ كان ناقصه است اشتباه مىباشد زيرا وجود عرض
محمولى بوده و در هليّت بسيطه واقع ميشود چ نان چ ه مىگوئى:
البياض موجود بخلاف كان ناقصه يعنى وجود رابط چ ه آنكه اينقسم از