ضمير در [للعدول عنه] به اصل راجعست و دليل بر عدم مقتضى براى عدول
آنست كه اگر امريكه مقتضى براى عدول در بين ميبود مسند اليه را مقدّم نمىآورند
چنانچه در فاعل اينطور است چه آنكه مرتبه عامل آنست كه بر معمول مقدّم باشد و همين
معنا موجب آن شده كه در فاعل از اصلش كه تقديم باشد عدول گردد.
بعد در معناى شعر مىگويد:
مقصود آنستكه خلائق در امر معاد جسمانى و نشورى كه نفسانى و روحانى
نيست متحيّر هستند و دليل بر اينمعنا بيت قبل از اين فرد مىباشد كه مىگويد:
بان امر الا له و اختلف النّاس الخ.
يعنى بعضى از ايشان بمعاد قائل بوده و برخى به آن قائل نيستند.
شرح فارسى:
توضيح
تقديم مسنداليه
تقديم مسنداليه بر مسند بمنظور اغراضى استكه ذيلا بيان مىشود:
1- ذكر مسنداليه از مسند اهم بوده فلذا اين امر سبب شده كه بآن عنايت
بيشتر شود و در عبارت مقدّم ذكر گردد.
شارح گويد:
تنها مسئله اهميّت كافى نيست بلكه بر مصنّف لازم است كه سبب اهميّت
را بيان نمايد روى اين اصل در تعقيب عبارت قبل