ز: وقتى مسنداليه را بصورت اسم اشاره آورده و مشاراليهش را بدنبال
اوصافى قرار مىدهند قصدشان تنبيه است بر اينكه مشاراليه بآنچه از اوصاف بعدى است
شايسته و سزاوار ميباشد مانند آيه شريفه: [ اولئك على هدى من
ربّهم ] الخ.
شارح بدنبال [للتنبيه] گويد:
تقدير عبارت چنين است: تعريف المسند اليه بالاشارة للتنبيه و سپس
بدنبال [عند تعقيب المشار اليه باوصاف] گويد:
يعنى وقتى اوصافى را عقب مشاراليه قرار مىدهند چه آنكه [عقّبه
فلان] را وقتى استعمال مىكنند كه فلانى بدنبالش بيايد، پس اين فعل متعدى بيك
مفعول است سپس بوسيله باء آن را بمفعول دوّم متعدى نمودهاند چنانچه مىگوئى:
عقبته بالشئ، يعنى قرار دادى شئ را بدنبالش.
بنابراين با بيانى كه گذشت فساد مقالهاى كه در اينجا نقل شده ظاهر
مىگردد چه آنكه برخى گفتهاند: معناى عبارت متن اين استكه قرار دهى اسم اشاره را
بعد از اوصافى، سپس در دنبال [على انّه] مىنويسد:
جار و مجرور متعلّق است به [التنبيه] و تقدير عبارت چنينست:
للتّنبيه على انّ المشار اليه الخ.
و ضمير در [بعده] باسم اشاره راجع بوده و كلمه [من اجلها] جار و
مجرور متعلّق است به [جدير] و تقدير معنا چنين مىشود: