اينكه ظرف را بمحذوف متعلق گرفته نه بمذكور جهتش اينستكه كلمه [جمعا]
مصدر است و معمول مصدر بر آن مقدّم نمىشود و پس از آن مىگويد:
حق اينست كه تقديم معمول مصدر در صورتيكه ظرف باشد جايز است چه آنكه
در باب عمل در ظروف كوچكترين شباهتى كه عامل به فعل داشته باشد همان مجوّز عمل بوده
و تقديم يا تأخيرش چندان مهم نيست.
مترجم گويد: اين تعليل از فرمايشات مرحوم نجم الائمّه بوده و اين قول
نيز از ايشان است.
قوله: و لكونه اتمها تحريرا: ضمير در [لكونه] بقسم ثالث و
در [اتمّها] به كتب مشهوره عود مىكند و از اينعبارت اينطور استفاده مىشود كه ساير
كتب نيز از حيث پاك بودن از حشو و زوائد موصوف بتمام بوده منتهى قسم ثالث از آنها
زيادى دارد.
و اشكاليكه بر اينكلام وارد است آنكه تماميّت امرش دائر بين وجود و
عدم است يعنى اين صفت يا موجود است و يا نيست نه آنكه از ماهيّات مقول بتشكيك بوده
تا قابل كم و زيادى باشد زيرا تماميّت يعنى نهاية الشّئ و پرواضح استكه اينمعنا يا
هست يا نيست و اساسا معنا ندارد كه بگوئيم اين نهايت از آن نهايت بيشتر يا كمتر
است.
در نتيجه بايد گفت: تعبير بكلمه [اتمّها] صحيح نيست و اصلا استعمال
اين لفظ از نظر قواعد درست نمىباشد چون يكى از شرائط صيغه تفضيل آنست كه مادّه
كلمه از نظر معنا قابل كم و زيادى باشد.