و نيز قسم ثالث از حيث تحرير و خالى بودن از حشو و زوائد اتمّ كتب
مؤلّفه در اين باب و از جهت اشتمالش بر اصول و قواعد از تمام مؤلّفات و مصنّفات
واجد قواعد بيشترى است.
شارح گويد:
ضمير در [اكثرها] به [الكتب] راجعست.
و كلمه [للاصول] جار و مجرور بوده و متعلق است به محذوفى كه كلمه
[جمعا] در عبارت مصنّف آن را تفسير مىكند، چه آنكه معمول مصدر بر آن مقدّم
نمىشود.
ولى حق از نظر ما اينست كه تقديم معمول مصدر بر آن در خصوص معمولى كه
ظرف باشد جايز است زيرا ظروف از اشيائى هستند كه ادنى ملابستى از فعل در آنها
كفايت مىكند.
شرح فارسى:
توضيح
دو وجه ديگر مصنف براى اعظم نفعا بودن قسم ثالث از مفتاح نقل مىكند
و آن دو عبارتند از:
1- آنكه از حيث تحرير و پاك بودن از حشو و زوائد از سائر كتب ديگر بهتر
است.
2- جامعيّت آن از حيث اصول و قواعد بيشتر از غير خود ميباشد
شارح گويد: كلمه [للاصول] جار و مجرور است و به اقتضاء ظرف بودنش
متعلق است بكلمه [جمعا] كه محذوف بوده و مذكور در عبارت آنرا تفسير مىنمايد و
تقدير چنينست: و اكثرها جمعا للاصول جمعا.