است و مقصود از [تهذيب كلام] تخليص آن از زوائد و حشو ميباشد.
قوله: هو متعلّق بمحذوف: ضمير [هو] باصول راجعست.
قوله: يفسّره قوله جمعا: ضمير منصوبى در [يفسّره] به
محذوف عود مىكند.
قوله: لانّ معمول المصدر لا يتقدم عليه: ضمير در [عليه] به مصدر
راجعست.
مؤلف گويد:
در وجه عدم جواز تقديم معمول مصدر بر آن گفتهاند:
جهتش اينست كه مصدر در تأويل فعل مضارع با ان مصدريّه است و ان
مصدريّه بملاحظه اينكه موصول حرفى است و معمول صله بر موصول هيچگاه مقدّم نمىشود
لاجرم تقديم معمول مصدر بر آن ممنوع اعلام شده.
قوله: و الحق جواز ذلك: مشاراليه [ذلك] تقديم معمول
مصدر بر مصدر است.
و چنانچه اشاره شد اين قول، قول مرحوم رضى استرآبادى است، ايشان
مىفرمايند:
اگرچه مصدر در تأويل فعل مضارع با حرف مصدرى است ولى مؤوّل بشئ از
جميع جهات حكم شئ را ندارد.
قوله: لانّها ممّا يكفيه رائحة الفعل: ضمير در [لانّها] بظروف راجع
بوده و ضمير منصوبى در [يكفيه] بماء موصوله عائد است و مقصود از [رائحه فعل]
مشابهت و ملابست با آن مىباشد همانطوريكه مصدر از حيث دلالتش بر معناى حدثى با
فعل ملابست و مشابهت