3- بجهت ازدياد تقرير و توضيح غرضى كه كلام بمنظور آن القاء شده البته
بعضى از شرّاح مقصود از ازدياد تقرير را تقرير مسند و بعضى ديگر تقرير مسنداليه
دانستهاند ولى شارح هيچكدام را نپسنديده و همان معناى اوّل را اختيار نموده است.
مثال آن مانند آيه (23) از سوره (يوسف): [ راودته
الّتى هو فى بيتها عن نفسه ] ( رفت و آمد مينمود نزد يوسف عليه السلام
زنى كه يوسف در خانهاش بود تا شايد او را گرفتار خدعه خود نمايد) شايد در [ الّتى هو فى بيتها ] است كه مسنداليه را موصول آورده زيرا به كمك صله يعنى [هو فى بيتها]
نزاهت يوسف و عفّت نفس وى و طهارت ذيل و پاكدامنيش بهتر تشريح و توضيح داده مىشود
زيرا اگر به جاى مسنداليه مزبور چنين مىفرمود: و راودته مرأة العزيز، يا راودته
زليخا دلالتش بر غرض مزبور در حدّ تعبير فعلى نبود زيرا وقتى شخصى در خانه زنى با
آنهمه جمال و زيبائى باشد و مانعى از رسيدن به مراد و گرفتن كام از وى نداشته باشد
على الخصوص كه آن زن نيز مبالغه و اصرار در وصلت با وى را داشته باشد و معذلك او
بجهت ترس از خدا و خوف عدم رضايت خالق اعتنائى بوى ننمايد مسلّما عبارتى كه دالّ
بر اين خصوصيّات باشد دلالتش بر عفّت و پاكدامنى شخص مزبور بمراتب بيشتر است از
جملهاى كه از خصوصيّات گفته شده خالى باشد.
قوله: و قيل هو تقرير للمراودة: يعنى اتيان موصول باين داعى
است زيرا مضمون صله شدّت مراوده و كثرت اختلاط را تقرير