و نيز مانند: بنى الامير المدينة (امير شهر را بنا نمود كه در اين
مثال فعل را به سبب نسبت دادهاند زيرا در حقيقت شهر را كارگران و عملهجات بنا
كردهاند و امير فرمان ساختن داده، پس امير سبب ساخته شدن شهر مىباشد.
تنبيه
همانطوريكه در نسبت اسنادى يعنى نسبت تامّه مجاز واقع مىشود همچون امثله
مذكوره در نسبت غير تامّه يعنى اضافى كه از آن به نسبت ايقاعى نيز تعبير مىكنند
قرار مىگيرد چنانچه مىگويند:
اعجبنى انبات الرّبيع البقل (عجب دارم از روياندن بهار گياه را) كه
اضافه انبات به ربيع از باب اضافه بفاعل و مجاز مىباشد.
يا مانند: اعجبنى جرى الانهار (بتعجّب درآورد من را جريان جوىها) كه
اضافه مصدر به انهار مجاز مىباشد.
چنانچه نظير اين اضافات در قرآن شريف واقع شده است از جمله در سوره
(نساء) آيه (35) ميفرمايد [ فان خفتم شقاق بينهما ] ( اگر بيم اختلاف بين
زوجين را داشتيد).
در اين آيه اضافه (شقاق) به (بين) مجازى است و اضافه حقيقى در آن
چنين است:
فان خفتم شقاق الزّوجين فى الحالة الواقعة بينهما.
و نيز در سوره (سبا) آيه (33) ميفرمايد [ مكر
اللّيل و النهار ] كه در اين اضافه اسناد نيز مجازى است و حقيقى آن مكر النّاس فى
اللّيل و النّهار است.