البته در صورتيكه خود بتنهائى بدانى كه زيد نيامده بدون آنكه مخاطب
از آن آگاه باشد، زيرا اگر وى نيز بآن مطّلع باشد بطور متعيّن نمىتوان اين مثال
را از امثله حقيقت قرار داد، زيرا ممكنست كه متكلّم علم سامع و مخاطب را به نيامدن
زيد قرينه قرار دهد براينكه از كلامش ظاهر آنرا اراده نكرده است در نتيجه اسناد فعل
به [ما هو له] از نظر متكلّم در ظاهر نمىشود.
شرح فارسى:
توضيح
اقسام اسناد
توضيح المباني في شرح مختصر المعاني ؛ ج1 ؛ ص255
ناد بطور مطلق و با قطع نظر از انشائى يا اخبارى بودنش بر دو قسم
است:
1- حقيقت عقليّه.
2- مجاز عقلى.
حقيقت عقليه
عبارتست از اسناد فعل يا شبه فعل را به چيزيكه از ظاهر چنين استفاده
شود: فعل يا شبه آن از نظر متكلّم براى آن خبر بنا شده است همچون نسبت فعل معلوم
را بفاعل در مثال ضرب زيد عمرا، يا فعل مجهول را بمفعول نظير ضرب عمرو.
شارح مىگويد: از اين تعريف چنين استفاده ميشود كه حقيقت عقليّه چهار
قسم است: