كذب: عبارتست از خبريكه چنين نباشد يعنى با اعتقاد مخبر مخالف باشد.
لذا اگر كسى معتقد باشد آسمان در زير پاى او است و معذلك بگويد آسمان
فوق ما هست كذب و در صورت گفتن: آسمان در زير پاى ما است كلامش صدق است.
البته مقصود از اعتقاد كه ملاك صدق و كذب است خصوص قطع و علم نيست
بلكه اعم از علم يا ظن است چه آنكه منظور از اعتقاد حكم جازم ذهنى و راجح آنست.
اشكال و جواب
اما اشكال: اساسا بايد گفت مشكوك خبر نيست تا آنرا متّصف بصدق يا كذب
كنيم زيرا خبر عبارتست از حكم به چيزى، و بديهى است كه شخص شاك حكم ندارد تا
بگوئيم حكمش با واقع و اعتقاد موافق است يا نيست لذا طرح اشكال اول و جواب از آن
صحيح نيست.
جواب: شارح در مطوّل جواب اين اشكال را اينطور بيان مىكند:
اينكه ارباب معقول گفتهاند شخص شاك حكم ندارد مرادشان اين نيست كه
وى جمله اخباريّه هم ندارد بلكه مقصود اين است كه وقوع نسبت يا لا وقوع را درك
نكرده و ذهنش نه اثبات حكم مىكند و نه نفى آنرا، فلذا اگر شخصى در قيام زيد شاك
بود و معذلك گفت زيد قائم است بدون ترديد كلامش خبر است اگرچه حكم هم نداشته باشد
بلكه در صورت علم به عدم قيام اگر بگويد زيد قائم است و كلامش