[ خطاء] عدم مطابقت با واقع است و ضمير در [عدمها] به مطابقت با اعتقاد
مخبر عائد است.
بنابراين تعريف كلام كسيكه مىگويد: آسمان در زير ما قرار دارد و
باين گفتار معتقد است بايد صدق باشد و كسى كه مىگويد:
آسمان بالاى ما قرار دارد و باين گفته اعتقادى ندارد كذب ميباشد.
و مقصود از [اعتقاد] حكم ذهنى استكه يا بطور جزم و قطع بوده يا راجح
مىباشد از اينرو اعتقاد شامل علم و ظنّ هردو مىشود و اين تعريف بواسطه خبر شخص
شاك مورد اشكال واقع ميشود چه آنكه در خبر وى اعتقاد نيست از اينرو لازمه اين
تعريف ثبوت خبرى استكه واسطه بين صدق و كذب مىباشد و بدين ترتيب انحصار خبر در
صدق و كذب تحقّق نمىيابد.
مگر آنكه بگوئيم چنين خبرى كاذب است چون وقتى اعتقاد منتفى شد صادق
است گفته شود كه كلام با اعتقاد مطابق نميباشد.
و سخن در اينكه كلام مشكوك آيا خبر است يا خبر نيست در شرح يعنى
مطوّل ذكر شده، پس در آنجا بايد مطالعه اينمطلب بشود.
شرح فارسى:
توضيح
رأى نظام
نظام كه از فرقه معتزله است صدق و كذب را اينطور تعريف نموده:
صدق: عبارتست از خبريكه با اعتقاد مخبر مطابق باشد اعم از اينكه
اعتقاد وى با واقع مطابق بوده يا غير مطابق باشد.