ورود كلام است باين اعتبار لفظ حال بر آن اطلاق ميشود و در مقام
باعتبار آنكه محلّ براى ورود كلام است باين نام موسوم شده.
و در اينكلام اشاره اجمالى است به ضبط مقتضيات احوال و تحقيق آن
اينست كه بگوئيم:
مقام هركدام از تنكير و اطلاق و تقديم و ذكر با مقام خلافش مباين است
يعنى مقاميكه تنكير مسنداليه يا مسند با آن تناسب دارد با مقاميكه با تنكير ايندو
مناسب است مخالف مىباشد و مقامى كه حكم يا تعلّق آن يا مسنداليه يا مسند يا
متعلّق آنرا مطلق بايد آورد با مقام تقييد هركدام بمؤكّد يا ادات قصر يا تابع يا
شرط يا آوردن مفعول و اشباه اين امور متباين مىباشد.
و مقام تقديم مسنداليه يا مسند يا متعلّقات آن با مقام تأخير آنها
مخالف است.
و همچنين مقام ذكر مسند يا مسنداليه با مقام حذف آنها تباين دارد،
بنابراين قول مصنف كه بطور كلّى گفت [خلافه] شامل تمام اموريكه ذكر نموديم
مىگردد.
شرح فارسى:
توضيح
علت اختلاف مقتضيات احوال
مقامات و موارد سخن چون مختلف مىباشند لاجرم مقتضيّات احوال نيز
متفاوت است زيرا ملاحظاتى كه درخور فلان مقام و فلان مورد است با اعتبارات و
لحاظات مقام ديگر تفاوت دارد از باب مثال مىگوئيم: