مثلا اينكه مخاطب منكر حكم هست حال نام دارد و اين حال مقتضى استكه
حكم تأكيد شود، پس تأكيد را مقتضاى حال گويند و كلام شما در مقابل او كه مىگوئيد
[انّ زيدا فى الدّار] كه با [انّ] تأكيد نمودهايد كلامى است مطابق با مقتضاى حال
و تحقيق اينمطلب آنست كه:
كلام گفته شده يعنى [انّ زيدا فى الدّار] فردى است از افراد كلامى كه
حال اقتضاى آنرا دارد زيرا انكار مثلا طالب كلامى استكه در آن تأكيد باشد و كلام
مذكور با آن مطابق است يعنى بر آن صادق مىباشد عكس آنچه معمولا گفته مىشود كه
مىگويند: كلّى مطابق با جزئيّات است.
و اگر اراده نمودى تحقيق اينكلام را بآنچه در شرح يعنى كتاب مطوّل در
ذيل تعريف علم معانى آوردهايم مراجع نما.
شرح فارسى:
توضيح
بلاغت در كلام
كلام بليغ آن است كه هم الفاظش فصيح بوده و هم مطابق با مقتضاى حال
باشد، مقصود از حال امرى است كه متكلّم را وادار مىكند علاوه بر آوردن كلامى كه
اصل مقصود را ادا مىنمايد خصوصيّت زائدى را در كلامش منظور و ملاحظه نمايد.
و مراد از مقتضاى حال همين خصوصيّت زائده در كلام وى است.
مثلا اگر مخاطب حكمى را منكر باشد اين انكار حالى استكه مقتضى