responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : توضيح المباني في شرح مختصر المعاني نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 11

مى‌توانستن جار و مجرور را مقدّم بياورد و بگويد [للّه الحمد] معذلك حمد را مقدّم داشت زيرا چون در مقام ستودن بود و به اين ملاحظه كلمه [حمد] را از كلمه [اللّه‌] اهمّ قرار داد و تقديم حمد باين ملاحظه سزاوارتر است اگرچه كلمه [اللّه‌] باعتبار ذات اقدس حقتعالى اشرف و اهمّ است و نظير اين بيان، بيانى است كه صاحب تفسير كشّاف يعنى جار اللّه زمخشرى در ذيل آيه شريفه‌ اقرء باسم ربّك‌ دارد وى در ذيل اين آيه مى‌گويد:

تقديم قرائت بر اسم حقتعالى بجهت اين است كه مقام، مقام قرائت است.

قوله: هو اسم للذّات الواجب الوجود: كلمه [الف و لام‌] بر سر [ذات‌] بمنظور آنست كه اشاره باشد [اللّه‌] اسم است براى ذات معيّن و مشخّص از اينرو [اللّه‌] علم شخصى مى‌باشد.

و كلمه [الواجب الوجود] در مقابل ممكن الوجود است و مقصود از آن ذاتى استكه عدمش مستحيل باشد بخلاف ممكن الوجود كه هر كدام از وجود و عدم نسبت بذاتش مساوى بوده و با هيچيك ترجيحى نمى‌باشد.

قوله: و العدول الى الجملة الاسميّة الخ: اين جمله جوابست از سؤال مقدّر باين شرح:

اصل اينجمله فعليّه است چه آنكه تقدير چنين مى‌باشد:

حمدت اللّه (حمد مى‌كنم و ميستايم حقتعالى را) پس چه وجهى داشت كه مصنف از تعبير بجمله فعليّه به اسميّه عدول نمود:

شارح در جواب مى‌گويد:

نام کتاب : توضيح المباني في شرح مختصر المعاني نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 11
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست