حقيقت: عبارتست از استعمال لفظ در موضوعله همچون استعمال لفظ « اسد » در حيوان درّنده معروف.
مجاز: عبارتست از استعمال لفظ در غير موضوعله بشرطى كه بين آن و
معناى حقيقى يكى از علائقى كه در علم بيان ذكر شده همچون: علاقه جزء و كلّ و حالّ
و محلّ، سبب و مسبّب، مجاورت و ديگر علائق.
غلط: آنستكه لفظ در معناى غير موضوعلهى كه با موضوعله هيچ تناسب
نداشته و بينشان علاقهاى نيست استعمال گردد.
مرحوم مصنّف مىفرمايند:
آنچه درباره حقيقت و مجاز و غلط ذكر شد از نظر علماء مورد اتّفاق و
تسالم است و احدى در آن نزاع و اختلاف ننموده و مسئلهاى كه مورد اختلاف است امر
ذيل مىباشد:
گفته شد مجاز استعمال لفظ در غير موضوعله است مشروط باينكه بين
موضوعله و غير آن تناسب و علاقه باشد و همانطور كه گفته شد اينمقدار مورد تسالم و
اتّفاق مىباشد و مورد اختلاف و نزاع اينستكه صحّت و جواز استعمال مجاز موقوف بر
ترخيص واضع و ملاحظه علائق مذكور بوده يا ارتباطى به اذن و ترخيص او نداشته بلكه
تابع ذوق سليم و طبع مستقيم مىباشد از اينرو هرمعنائى را كه ذوق سالم با معناى
موضوعله مناسب ديد استعمال مجازى در آن جايز است اگرچه از واضع راجع بآن اذن و
ترخيص نرسيده باشد.
بعقيده ما رأى دوّم ارجح است و دليل ما بر اين گفتار آنستكه:
بالحسّ و العيان و وجدانا مىيابيم كه استعمال لفظ « اسد » در « رجل شجاع» صحيح و مستحسن است و اگر لفظ مزبور را اطلاق كرده و معناى
مذكور يعنى رجل شجاع را از آن اراده نمايند هيچ فردى از افراد و احدى از آحاد
مستعمل را