هركدام از تثنيه و جمع داراى هيئت و مادّهاى بوده كه هركدام وضع و
جعل مستقلّ و عليحدّهاى دارند.
مثلا كلمه « عينان » كه تثنيه است مادّهاش عبارتست از « ع- ى- ن» و هيئتش عبارتست از
شكل و كيفيّتى كه پس از اضافه علامت تثنيه يعنى « الف و نون» پديد مىآيد.
در نتيجه بايد گفت:
مادّه همان صيغه مفرد است كه هيئت تثنيه يا جمع بر آن عارض مىشوند و
پرواضح است كه مفرد يعنى مادّه در قبال افاده اصل معنا وضع شده و هيئت براى افاده
تعدّد در معنا جعل گرديده است.
با توجّه باين نكته مىگوئيم:
هيئت صرفا بر تعدّد دلالت داشته و بيشتر نمىتوان از آن استفاده كرد
و چون صيغه تثنيه مثلا همان مفرد است باضافه علامتى كه دلالت بر افراد متعدّد از
مادّه را دارد لاجرم بايد ديد كه كلمه « عينان » مثلا تثنيه عين بچه معنائى
مىباشد:
اگر مفرد آن عين بمعناى چشم است پس عينان معنايش دو فرد از چشم
مىباشد.
و اگر مفروش عين بمعناى چشمه مىباشد پس عينان يعنى دو فرد از چشمه.
و پرواضح است اگر از « عينان » چشم و چشمه هردو اراده شده باشند مىبايد
مادّه آنرا در هردو معنا استعمال نموده و بدين ترتيب معناى « عينان » دو چشم و دو چشمه مىباشد و لازمه اين بيان آنستكه مفرد در بيش از
يك معنا استعمال شده باشد و حال آنكه مستدلّ خود به عدم جواز آن معترف است.
قوله: الّا انّ ذلك: مشار اليه « ذلك » افاده تعدّد مىباشد.
قوله: الّذىّ طرأت عليه التّثنية و الجمع: ضمير در « عليه » به الّذىّ كه صفت