و وقتى متعلّم به شهرى كه قصد آموختن و فراگرفتن علم را دارد وارد شد
وظيفهاش اينستكه در حشر و نشر با علماء و مراوده با ايشان عجله نكرده بلكه بمدّت
دو ماه صبر كند تا استاد مطلوب و جامع شرائط را پيدا نموده و تعجيلش منجر به ترك
چنين استادى و رجوع بديگرى نگردد چه آنكه اگر در انتخاب معلّم طريق شتاب را طىّ
كند و باندك زمانى كه نزد شخص حاضر شد وى را رها كرده و بسراغ ديگرى رود اين امر
برايش ميمون و مبارك نبوده و اثر سوئى بدنبال دارد ازاينرو مىبايد نزد استادى كه
حاضر شد خدمتش صبر نموده و كتابى را كه در محضرش قرائت مينمايد به پايان رسانده تا
ناقص نماند و وقتى به فراگرفتن فنّى اشتغال ورزيد پيش از آنكه در آن ماهر شود خود
را سرگرم به صنعت و فنّ ديگر ننمايد و زمانى كه به شهرى وارد شد و رحل اقامت در آن
افكند بدون اينكه ضرورت و نيازى پيش بيايد از آنجا به شهر ديگر كوچ نكند چه آنكه
ارتكاب اين خلافها امورى را كه سبب تسهيل امر تحصيل و مقرّب آن ميباشند پراكنده
نموده و دل و قلب را به غير دانش و تحصيل آن مشغول نموده و سبب تضييع اوقات
ميگردد.
متن:
و امّا اختيار الشّريك:
فينبغى ان يختار المجدّ و الا ورع و صاحب الطّبع المستقيم و يحترز من
الكسلان و المعطّل و مكثار الكلام و المفسد و الفتّان.