« لم يسبقه» به
شرح لطيف راجع بوده و ضمير مؤنّث در « اليها » به الفيّه ابن مالك و ضمير در « غيره » به شرح برمىگردد و كلمه « من الشّروح» بيان است از « غير ».
قوله: و سمّيته: ضمير مفعولى
به شرح عود مىكند.
قوله: و باللّه استعين: كلمه « باللّه » ، جار و
مجرور، متعلّق است به « استعين » و چون ظرف برمتعلّق خود مقدّم شده مفيد حصر و اختصاص است.
قوله: انّه خير معين: كلمه « انّ » بمعناى تعليل است و اين
عبارات در مقام بيان علّت از انحصار استعانت به ذات واجب است و بعبارت ديگر:
جمله « انّه خير معين»
جمله مستأنفه بيانى است و آن جملهاى بوده كه در جواب از سؤال مقدّر آورده مىشود
گويا سائلى مىپرسد:
چرا فقط از ذات مقدّس باريتعالى استعانت مىجوئى؟
در جواب گفته مىشود: انّه خير معين.
شرح عربى:
قال النّاظم: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، قال محمّد هو الشّيخ
الامام، ابو عبد اللّه جمال الدّين محمّد بن عبد اللّه ابن مالك الطّائى الاندلسى
الجيانى الشّافعى، احمد ربّى اللّه خير مالك اى اصفه بالجميل تعظيما له و اداء
لبعض ما يجب له.
و المراد ايجاده لا الاخبار بانّه سيوجد.
ترجمه و شرح:
ناظم اشعار (ابن مالك) مىگويد:
بنام خداوند بخشنده مهربان:
چنين گويد « محمّد »
وى عبارتست از شيخ و امام نحو و علوم عربيّت كنيهاش « ابو عبد اللّه»
و لقبش « جمال الدّين» و
نامش « محمّد » فرزند عبد
اللّه است كه عبد اللّه نيز فرزند مالك مىباشد.
او از قبيله « طىّ » و از شهر اندلس و در يكى از قراء بنام « جيان » متولّد