براى ثانى توصيف فرمود و پس از ايّامى چند وى ابن صيّاد را با اوصافى
كه جناب نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم توصيف فرموده بودند مطابق ديد لذا قصد
كشتنش را نمود حضرت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم او را نهى فرموده و از اين كار
برحذر داشتند و عبارت مذكور را باو گفتند.
قوله: و لم يصرّح به تأدّبا: ضمير فاعلى
در « لم يصرّح» به
مصنّف و ضمير مجرورى در « به » به سيبويه عود مىكند.
قوله: لكونه فى الصّورتين: ضمير در « لكونه » به ضمير دوّم راجع بوده و
مقصود از « فى الصّورتين»
هاء در كنته و نيز در « خلتنيه » مىباشد.
قوله: خبرا فى الاصل: زيرا « كان » و « خال » هردو از نواسخ مبتداء و خبر بوده كه وقتى برسر آندو داخل شدند مبتداء
را اسم خود و خبر را، خبر خويش قرار مىدهند.
قوله: كما تقدّم: چون قبلا
گفته شد هرجا كه عامل ضمير معنوى باشد بايد آنرا منفصل آورد و چون عامل در خبر بنا
به رأى محقّقين امر معنوى است لاجرم انفصالش واجب و لازمست.