responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 593

ز گلبن اگر نوگلى كم شود

ابر بلبلان حال در هم شود

چه دانى كه من در چه احوالمى‌

الف بودم اكنون ز غم دالمى‌

سپس امام عليه السّلام فرمود : فرزندم اكنون برو بدر خيام حرم خداحافظى كن‌

شعر

برو بسوى حرم لحظه‌اى به چشم پرآب‌

به آخرين نظرى اهل بيت را درياب‌

دمى انيس دل عمّه‌هاى بى‌كس باش‌

نمك به زخم دل مادر پريشان باش‌

على اكبر با قدى چون شاخه صنوبر و با چشمى اشگبار و آهى آتشبار بدر خيمه آمد فرياد كرد .

شعر

ديگر به قيامت است ديدار

اى اهل حرم خدا نگهدار

وقت است كه جان خود فشانيم‌

در پاى امام زار افكار

اهل بيت چون صداى روح‌افزاى على اكبر را شنيدند مانند كواكب سر از برج خيمه بيرون كردند و پروانه شمع رخسار على اكبر گرديدند يكمرتبه شيون اهل حرم بلند شد فاذا ضجّة قامت من الحرم و عجّة علت من الفسطاط المحرّم عمّه‌ها و خواهرها همه از بزرگ و كوچك بيرون آمدند و بدور مركب على حلقه زدند فاخذت عمّاته و اخواته و بركابه و عنانه و قوائم مركبه و امطرن عليه سحائب العيون الهاطلة .

عمّه‌ها و خواهران ركاب و عنان و دست و پاى مركبش را گرفتند و اشگ از ديدگان باريدند

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 593
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست